همیشه فکر میکردم سفر به نروژ یعنی غرقشدن در طبیعت بکر و کوههای پوشیده از برف. اما با سفر به این کشور، علاوه بر چشماندازهای زمستانی، با جامعهای بسیار متفاوت نیز مواجه شدم. از همان بدو ورود به فرودگاه شهر کوچک تروندهایم متوجه شدم که این کشور کمجمعیت، با تکیه بر منابع طبیعی و مالی فراوان، بدون توجه به بازده مالی، جلوهای از امکانات رفاهی و زیربنایی را بهصورت مینیاتوری برای شهروندانش فراهم کرده است.
به نظرم، اعتماد در نروژ بیشتر از کشورهای اروپای مرکزی احساس میشود. برای مثال، در قطارها، دستگاههای خودکار فروش نوشیدنی (چای و قهوه و سوپ) چایهای کیسهای متفاوتی در اختیار خریداران قرار میدادند که برای همه مسافران آزادانه در دسترس بود! یا در سوپرمارکتها، نظارت بسیار کمی بر خریداران وجود داشت. یکی از صحنههای متفاوت برای من، قرار دادن کالسکه بچه در بیرون مغازه بود. از یک سو جالب بود که کودک را در هوای سرد قرار میدهند، و از سوی دیگر، پدر مادرها هیچ نگرانیای بابت وقوع اتفاقی ناگوار نداشتند. این صحنه، برای من که از سرزمینی متفاوت آمده بودم، عجیب و جالب بود.
سکوت و آرامش مرموز این سرزمین برفی از جذابترین بخشهای سفرم بود. همچنین، برخلاف شنیدهها، در تجربه کوتاهی که داشتم، افراد وقتی احساس میکردند میتوانند کمک کنند، بدون اینکه سوالی بپرسند، پیشقدم میشدند. برای مثال، در کمک به یافتن مسیر در یک روستای توریستی وقتی دیدند در تلاش برای یافتن مسیر هستم، یا در قطار، وقتی یکی از مسافران برای تعویض صندلی پیشنهاد کمک داد، و یا در سوپرمارکت، وقتی نمیتوانستم خرید را از دستگاه خودکار نهایی کنم بدون درخواست کارمند فروشگاه به من کمک کرد. این اتفاقهای کوچک، فضای سرد برفی را به محیطی خاطرهانگیز تبدیل میکرد.
هرچند از بسیاری شنیده بودم که مردم نروژ کمحرف هستند، اما تجربه من نشان داد که این کمحرفی به معنی سردی یا بیاعتنایی نیست. راستش، من ترجیح میدهم مردم کمتر صحبت کنند اما هنگام نیاز مفید باشند. به نظرم، این ویژگی میتواند با اقلیم سرد این کشور مرتبط باشد؛ شاید در گذشته، به دلیل سرمای هوا، مردم وقت و شرایط مناسب برای صحبتهای طولانی و غیرضروری را نداشتند و این ویژگی در طول زمان به فرهنگ تبدیل شده است.
شهری که سطلهای زباله در خیابانها ی آن به ندرت دیده می شد. با این حال، حتی کوچکترین زبالهای هم به چشم نمیخورد! بر خلاف فضای وسیع و خیابانهای بزرگ، جای پارک خودرو در کنار خیابان کم و محدود بود. شاید این موضوع در اغلب شهرهای اروپایی طبیعی باشد، اما انتظار داشتم در نروژ، با آنهمه فضای آزاد، جای پارک بیشتری ببینم. با این حال، در محدودههای خاص امکان پارک وجود داشت. قطارهای نروژ بزرگتر و جادارتر از قطارهای هلند به نظرم آمد. علاوه بر قطار، اتوبوسهای پرتعدادی در سطح شهر تردد داشتند و دسترسی به نقاط مختلف را آسان میکردند. این در حالی است که سازههای شهری و بناها چندان تجملاتی نیستند و بیشتر حس کاربردی و سادهزیستی در معماری آنها دیده میشود. البته، به نظرم نروژیها خوشپوش هستند (لباس ها نو بود).
هزینهها در نروژ کاملاً بالاتر از اروپای مرکزی است؛ تقریباً میشود گفت همهچیز دو برابر گرانتر است. با این حال، قیمت اجاره خانه تفاوت چندانی با اروپای مرکزی ندارد. همچنین به نظرم مصرف انرژی کنترل شده تر از کشوری مثل ایسلند و حتی هلند بود! چه در خانه و چه در مغازه ها درجه حرارت کاملا مناسب بود (نه سرد و نه گرم). برخلاف تصورم، خبری از فروشگاههای ماهیفروشی یا تنوع بالای ماهی در سوپرمارکتها نبود. البته تعداد زیاد سوپرمارکتها در سطح شهر بسیار به چشمم آمد. همچنین، برندهای لباس و مواد غذایی بیشتر بومی نروژ بودند و با کشورهای دیگر اروپایی تفاوت داشتند.
نکته جالب دیگری که توجه من را جلب کرد، شباهت برخی محصولات غذایی و تنقلات نروژی با موارد مشابه در کشور خودمان بود. برای مثال، بستنیهایی شبیه به کیم یا شکلاتهای برند «فریا» که از نظر طعم و بستهبندی شباهتهایی به شکلاتهای آیدین داشتند، و آبنباتهای کاراملی، به نوعی این حس را ایجاد کردند که شاید این محصولات ریشه یا خواستگاه مشترکی دارند. این شباهتها برایم هم جالب و هم نوستالژیک بود. همچنین در فروشگاه ها گوشت یخ زده کاملا رایج و متفاوت بود (در اروپای مرکزی معمولا گوشت تازه) و همچنین اصلا نون باگت به چشم نمی آمد و نون های ورقه ای و تست رایج بود. در رستورانها نیز به نظرم، مانند کشور خودمان، سس طرفداران بسیاری دارد و بسیار سرو میشود. شیرینیها نیز شیرینتر از حد معمول بودند.
در نهایت به نظر میرسد این کشور، با وجود منابع و ثروت بسیار، بیشتر برای رفاه شهروندانش تلاش میکند و هدفی برای جذب گردشگران ندارد.
پینوشت: طی سالهای اخیر، با توجه به افزایش تعداد سفرنامههای خوب و دقیق در فضای مجازی، در نوشتههایم تمرکز بیشتری بر تفاوتها و تجربیات (از دید شخصی) خواهم داشت که با توجه به مدت کوتاه سفر ممکن است دقیق نباشند.