ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

این روز‌ها ...

این روزا شرایط برای رفتنم واقعا سخت تر شده و خبرای بد هم همینطوری داره به واقعیت می‌پیونده بطوریکه شاید باید بگم اینجا موندگار شدم، ولی‌ نمیدونم چرا از شرایط ناراضی نیستم )اصلا به این فکر نمیکنم که چرا درسم را همین جا نخوندم و تقریبا از همهٔ تصمیم‌های گذشته‌ی خودم راضیم(! شاید همین نوشتن کمی‌ من را آروم میکنه، امروز با خودم حساب می‌کردم اگر امسالم نتونم درسم را ادامه بدم تو این این ۲ سال حدود ۳۰ هزار یورو را از دست دادم (هم پارسال هم امسال)! درضمن تقریبا هم خودم در از دست دادن این بورسا بی‌ تقصیر بودم (البته نمی‌شه گفت کاملا بی‌ تقصیر). کلا به نظرم خیلی‌ شانسم برای رفتن کم شده ولی‌ نمیدونم چرا اصلا نگران نیستم شاید آرامش قبل طوفان هستش شایدم قرار خبر خوشی بهم برسه! در نهایت بطور حیرت انگیزی امیدوارم! البته واقعا ذهنم درگیره اینه که بازم صبر کنم یا وارد زندگی‌ بشم! یک چیز دیگم واقعا برام تعجبه که من به این همه آدم کمک کردم که برن اما خودم نمی‌تونم برم! البته هنوز راضیم و امیدوار ... خدا را شکر.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد