ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ته چاه

بعضی وقتا می بینید چقدر راحت در مورد آینده دوستان وآشنایانتون می تونید نظر بدید و حتی گاهی دقیقا هم براش مشخص می کنید که چی کار کنه! و چی کار نکنه! اما وقتی خودتون در همون مشکل گیر می کنید واقعا نمیدونید چی کار کنید و اصلا هیچی به ذهنتون نمی رسه و هر لحظه تصمیماتتون عوض میشه!

آدم وقتی ته یک چاه گیر میکنه تنها چیزی که میبینه فقط دهانه روشن بیرون چاه هستش و اطرافش جز تاریکی چیزی نیست و در این موقعیت بیشترین چیزی که کمکت میکنه اون آدمی که اون بالاست گاهی فقط صداش کافیه که بهت دلگرمی و امید بده و حتی ممکنه کلی پیشنهاد بده ولی از نظر تو که تو چاهی منطقی نیاد ولی بالاخره میتونه با تبادل نظر تو را بیرون بیاره و کمت کنه بهترین راه بیرون آمدن را پیدا کنی. شایدم بتونه چند نفر کمک خبر کنه، ولی وقتی تنهایی در یک چاه تاریک هستی راه روشن و خروج را میبینی ولی خیلی سخته خودت بهش برسی ممکنه هزاران راه به ذهنت برسه  حتی بعضیاشم تا نصفه بری و شکست بخوری مگر اینکه واقعا نیرومند و مصمم باشی تا بتونی بیرون بیای حتی گاهیم از اون ته تاریک بیرون میزنی یک دفعه میبینی این همه زحمت کشیدی اومدی بالا این روشنایی الکی بوده و حاصل نور آتش آدمخوارا بوده نه نور خورشید! حتی ممکن بیرون برسید ولی از بس که تو راه بلا سرتون آمده نتونید زنده بمونید و زیبایی های بیرون چاه را ببینید. گاهیم بعد از اینکه کلی وقتتو برای خارج شدن گذاشتی می بینی اصلا لازم به این کارها نبوده و در همون تاریکی پایین یک راه خروجی دیگم بوده یا یک کلید بوده که باید روشنش میکردی گاهیم وقتی میرسی بالا، میبینی پایین روشن تر هستش ولی حالا که بالا اومدی تازه می فهمی چه خبره. گاهیم میای بالا و تازه می فهمی به تاریکی بیشتر علاقه داری! ولی دیگه زمان نداری که برگردی و از همه بدترموقعی که، بفهمی اون تاریکی پایین حاصل عملکرد خودت بوده! و وقتی برسی بالا اونجا را هم تاریک میکنی.

بخاطر همین بهتر وقتی تو تاریکی هستیم اول دور و بر خود را بگردیم تا ببینیم چه خبره بعد یکی را از بالا پیدا کنیم و نظرشو بدونیم، شاید یک راهنمایی هایی بکنتمون که زندگیمون عوض بشه، در ضمن اون فرد میتونه از اوضای بالا هم بهمون اطلاع بده. شایدم راه بلد معرفت به خرج بده و برامون طناب بندازه تا سریعتر بیرون بیایم یا چراغی به پایین برامون بفرسته البته اگر راهنمامون آدم بدی باشه میتونه تو چاه آب بریزه که دیگه ما را از نفس کشیدن محروم کنه. در کل به نظرم همیشه ته چاه راه خروج نیست، شاید اون روشنایی سرابی بیش نباشه شایدم اصلا به صلاحمون نباشه پس قبل بیرون رفتن حسابی باید فکر و تبادل نظر کنیم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد