روزی لقمان در کنار چشمه ای نشسته بود. مردی که از آنجا می گذشت از لقمان پرسید: چند ساعت دیگر به ده بعدی خواهم رسید؟ لقمان گفت: راه برو. آن مرد پنداشت که لقمان نشنیده است. دوباره سوال کرد: مگر نشنیدی؟ پرسیدم چند ساعت دیگر به ده بعدی خواهم رسید؟ لقمان گفت: راه برو. آن مرد پنداشت که لقمان دیوانه است و رفتن را پیشه کرد. زمانی که چند قدمی راه رفته بود، لقمان به بانگ بلند گفت: ای مرد، یک ساعت دیگر بدان ده خواهی رسید. مرد گفت: چرا اول نگفتی؟ لقمان گفت: چون راه رفتن تو را ندیده بودم، نمی دانستم تند می روی یا کند. حال که دیدم دانستم که تو یک ساعت دیگر به ده خواهی رسید.
خیلی از دوستان این سوال را می پرسند که چند ساعت باید درس بخونم و یا چند ماهه به نمره مورد نظر می رسم (زمان دقیق می خوان) راستش برای هرکسی با توجه به دانسته ها و ویژگی هاش تفاوت می کنه و نمیشه نظر قطعی داد به نظرم بهتر به جای فکر کردن به این چیزا و هدر دادن وقت (خودم هم همین طوری کلی وقت از دست دادم) درس خوندن را شروع کنیم و حداکثر تلاشمون را بکنیم، بعد از شروع کردن هم خودتون متوجه میشید چقدر باید تلاش کنید بعلاوه اون موقع بقیه هم می تونند نظر بدهند. البته نمی دونم چرا بیشترمون دوست داریم یک عدد بشنویم و کلی خودمونم معطل اون عدد می کنیم (یک دوستم هرکی ازش سوال می پرسید چند ساعت باید بخونم بدون فکر سریع می گفت پنج ساعت! با این جواب هم طرف را راحت می کرد و هم خودشو! راستش کسی بخواد بخونه و هدف داشته باشه می خونه و به پنج ساعت راضی نمیشه)!