ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

دانشجوی دکتری

در حدود دو سال پیش روزی که قرار بود این پست را بنویسم، بنا بود در مورد دانشجوی دکترایی بنویسم که متاسفانه زندگی من را از نظر فکری و زمانی تحت تاثیر رفتارهای کودکانه خودش قرار داد، که با گذر روزگار نه او دیگر در یادم هست و نه کاری که با من کرد (درگیری هایی که باعث شد بین سال 95 تا 96 یک پست بنویسم)!!! در این مدت چند ساله با دانشجوهای دکترای زیادی روبرو شدم که به فراخور دانشگاه و کشور از نظر توانایی درسی و هوشی در درجه های متفاوتی قرار داشتند، ولی نقطه مشترک خیلی از این بزرگوران بی عقلی و دنیای خیالی آن ها بود!!!!
حالا بدون شک بهتون حق بدم بگین تو کی هستی که در مورد آدما نظر میدی!!! ولی راستش من نظر نمیدم فقط خاطرات و تجارب بصری را در اینجا مینویسم که حاصل تمام این خاطرات نشان دهنده بی عقلی این قشر به اصطلاح نخبه و یا تحصیل کرده است.
متاسفانه در خیلی از این بزرگوران دکترا گرفتن هدفه نه کسب علم و دانش! و گاهی هم براشون دکترا انتهای دنیاست نه مسیر زندگی!  یک عمری برای دکتر شدن در خانواده و جامعه هزینه و تلاش کردن ولی یک دفعه با این موضوع روبرو میشن که دکتر شدم حالا که چی!!! اونجاست که همه چی را زیر سوال میبرن... راستش هوش ذاتی داشتن هنر نیست! حالا خدا به یکی فیزیک مناسب اعطا کرده و به یکی ذهن زیبا! پس در جامعی که دکتر شدن ارزش هست سیستم به جلو هدایتش کرده و همین طور که بارها تاکید کردم لحظه ای به این موضوع فکر نکرده که چرا دکتر شدن، چرا درس، چرا..... از همه بدتر که این دوستان گرام از زندگی به شدت یک بعدی رنج میبرن، نه سفری (کشف جامعه و فرهنگ های گوناگون)، نه کتابی و نه تبادل نظری بر اساس اندیشه های فکری گوناگون، فقط یک سری اعمال بر اساس هوش و غریزه. البته همین هوش یک تفاوتی با سایرین براشون ایجاد می کنه و حداقل باعث میشه باهاشون برای لحظاتی بتوان هم صحبت شد (خیلی ها که همین ویژگی را هم ندارند).
درگذشته در پستی اشاره کرده بودم (شاید پست مربوط به GRE) که بچه های رشته های ریاضی به صورت ناخودآگاه با توجه به موضوعات درسی دارای ذهن منطقیتر و دارای قوه تحلیل بهتری نسبت به بچه های انسانی و تجربی (هدف فقط حفظیات) هستند ولی وقتی کمی دقیقتر میشم، میبینم شاید این قدرت تحلیل بچه های ریاضی هم خیلی کامل و بدرد بخور نباشه چون در موضوعات اجتماعی همیشه فقط بدنبال بدست آوردن X هستند در حالی که این موضوع ها چند بعدی است و باید آن ها را از زاویه های گوناگون بررسی و تحلیل کرد. پس حتما باید به معنای واقعی زندگی کرد، تجربه کرد و مطالعه داشت، البته گاهی میبینم متاسفانه این مطالعه کمک زیادی هم نمیکنه! هدف اصلی مطالعه این هست که با نظرات و تفکران مختلف آشنا شیم تا بتونیم بهتر و عمیقتر فکر کنیم، نه این که با نظر قبلی کتابی را انتخاب کنیم و بدون چون و چرا کلمه به کلمه اون کتاب را ملکه ذهنمون کنیم! کتاب خوب در ذهن حفظ نمیشه بلکه آدم را به فکر میندازه!!! پس فقط حفظ کردن کتاب کافی نیست. البته اینم بگم دوست داشتن و تفریح کردن کافی نیست! مهم اینه که در جوامع مختلف شرکت کرد، شنید و صحبت کرد، نه فقط جوامع موافق ما که همیشه تایید میشویم.
این غرور کاذب و این احساسی هم که باید در همه زمینه ها نظر دهند بسیار عجیبه انگار کاری کردن منحصر به فرد در صورتی که هوش ذاتی داشتن مهم نیست! دکترا مقامی نیست! فقط مرحله ای از زندگی هست که ما به دلخواه انتخاب میکنیم. مثالی بزنم از محیطی که الان توش کار می کنم که یکی از چند دانشگاه برتر در دنیاست: وقتی به داشجوهای دکترا و پسا دکترا نگاه میکنی میبینی اکثرا آدم های عجیبی هستند که نتونستن جایی کار پیدا کنند و در دانشگاه ماندگار شدن (نه همه) خیلی سخت میشه از کشورهای صنعتی و مقیم دانشجو پیدا کرد و اکثریت از کشورهای در حال توسعه مشغول کار هستند. این بحث ابعاد گوناگونی داره که پایان نداره، پس بهتره اونو بایکی از صدها خاطره به پایان برسونم...
روزی دوستی که در دوران کودکی همیشه الگوی درسی همه بچه های فامیل بود و با رتبه دو رقمی ریاضی وارد دانشگاه شریف شده بود، چند سال پیش چند روزی برای کنفرانسی (دانشجو دکترا) به خانه من آمد. از این بگذریم که هیچ کاری بلد نبود انجام بده و همش مادرشون نگرانش بودن! وقتی باهاش صحبت میکردم متوجه شدم دچار پوچی شده! و داره سعی میکنه کارایی که تا حالا نکرده را انجام بده.... ولی شاید بامزه ترین اتفاقی تو اون چند روز باهاش روبرو میشدم این بود که وقتی به دختری میرسد همش تاکید میکرد من دانشجوی دکترا برق صنعتی شریفم!!! اونام فقط هاج و واج نگاه میکردن این چی میگه! دکترا چیه شریف کجاست... سفر اون دوست به اتمام رسید ولی در نهایت نفهمید که دکتر بودن و شریفی بودن اون حداقل در اینجا اثری ندارد.

تحصیل در ایتالیا

کشور ایتالیا این سال ها به علت کمک هزینه های مالی، گرفتن پذیرش و صدور ویزای آسانتر نسبت به سایر کشورهای اروپایی به یکی از مقصد های پرطرفدار دانشجویان ایرانی تبدیل شده است. تحصیل در دانشگاه های ایتالیا معمولا در مقطع کارشناسی به زبان ایتالیایی و در مقطع کارشناسی ارشد و بالاتر هم به زبان ایتالیایی و هم انگلیسی ارایه می شود.
معمولا هزینه تحصیل در ایتالیا برای مقاطع مختلف، سالیانه حدود 600 تا 3000 یورو(شهریه دانشگاه) و میانگین هزینه زندگی در ایتالیا معمولا ماهیانه 400 تا 700 یورو و هزینه‌ بیمه در ایتالیا سالیانه حداقل حدود 100 یورو است. البته بعضی دانشگاه ها دارای بورس تحصیلی و تمام دانشگاه دارای کمک هزینه مالی با توجه به وضعیت مالی دانشجویان هستن (کمک هزینه استانی) که معمولا شهریه دانشگاه، خوابگاه و کمی هزینه زندگی را پوشش میده، البته کم کم شرایط گرفتن این کمک هزینه سختر و سختر میشه (درستی مدارک بیشتر از گذشته بررسی میشه). زمان شروع ترم تحصیلی در ایتالیا که همانند ایران دارای آب و هوایی چهار فصل است، معمولا در ماه سپتامبر (بیشتر دانشگاه ها فقط در این ماه پذیرش دارند) و فبریه و پایان سال تحصیلی در انتهای جولای است، معمولا ماه آگوست دانشگاه ها کلا تعطیل هستن و دانشجویان در صورت داشتن خوابگاه باید خوابگاه خود را تحویل دهند. همانطور که گفتم پذیرش گرفتن از ایتالیا بسیار آسون (حتی با زدن یک ایمیل) و رایگان است (البته متاسفانه برای همین پذیرش آسون بعضی از دوستان کلی پول به موسسات میدن). علاوه بر اینکه باید تمام مدارک در ددلاین مشخص به سفارت تحویل بشه (هر ساله خیلی ها ددلاین را از دست میدن) یکی از شرایط گرفتن ویزا، داشتن مدرک قبولی زبان ایتالیایی (کلاس ایتالیایی سفارت) یا نمره IELTS یا TOEFL (در صورت نیاز دانشگاه) می‌باشد.  متاسفانه و متاسفانه و شایدم خوشبختانه معمولا هیچ گونه محدودیت سنی (و حتی علمی) برای داوطلبان و متقاضیان تحصیل در ایتالیا وجود ندارد. ویزای اعطا شده از طرف سفارت تا زمان اعتبار چندبار ورود بوده و دانشجو قادر است به دفعات به ایران و سایر کشورهای حوزه شینگن (بعد از ورود به ایتالیا) سفر کند. دانشجویان پس از گرفتن کارت اقامت (کارت اقامت سالانه تمدید میشه)، قادر به ارسال برگه دعوت‌نامه برای خانواده خود هستند. متاسفانه دانشجوی متاهل نمی‌تواند به راحتی همسر خود را در مدت تحصیل به ایتالیا ببرد (البته فکر کنم راه هایی هست ولی دقیق در جریان نیستم).

در جستجوی آینده

امروز شاید یکی از روزهای مهم زندگیم بشه، نمیدونم اولین بار میشه طبق برنامه ریزیم برم جلو؟!!! البته این دفعه مثل دفعه های قبل نیست!!! با توکل، بصیرت، اعتدال، عدالت و اصلاحات رفتم جلو :).... به هر حال خیر باشه... هر سنگیم که تا حالا افتاده جلومون خیر بوده خدارو شکر... این روزام داره مثل باد میگذره... ولی در آرامش مطلق میگذره نمدونم آرامش قبل طوفان یا من به یک ثباتی رسیدم!؟!؟! به هر حال امیدوارم خیر باشه... حرف زیاد و زمان محدود در ادامه وبلاگ شاید به جای نوشتن فایل صوتی بذارم که کمتر وقت بگیره.....متاسفانه تجربه زیاد و زمان نوشتن کم... التماس دعا...ارادتمند همگی خوانندگان:)

تشکیل پرونده دانشجویی در سفارت

با تشکیل پرونده دانشجویی امکان دریافت تسهیلات غیر ارزی، دریافت مهر خروج، تعویض رایگان پاسپورت و تایید مدارک فارغ التحصیلی در سفارت برای شما فراهم میشه. خوشبختانه با توجه به یکپارچه شدن سیستم و ایجاد سامانه تاک با یک جستجو ساده در سفارت مورد نظر روند ارسال و بارگذاری مدارک مورد نیاز به اجمال توضیح داده شده به همین خاطر وقت شما را با توضیحات اضافی نمیگیرم.


- زمانی که قصد نوشتن این پست را داشتم، نحوه تشکیل پرونده زیاد واضح نبود، اما الان سفارت ها مطالب بسیار کاملی در وبسایتشون قرار دادند در نتیجه توضیحات خودم را از این پست حذف میکنم.

مدیریت اپلای با اکسل

اگر تصمیم به اپلای برای کشورهایی مشابه سیستم آموزشی آمریکا دارید، برای این که بتوانید کارهاتون را با برنامه و مشکل کمتر پیش ببرید و حتی بتوانید آسانتر تصمیم بگیرید نیازمند طبقه بندی اساتید، دانشگاه ها و..... با استفاده از نرم افزارهایی مشابه اکسل هستید. فقط تا میتونید سعی کنید اطلاعات را خلاصه کنید چون موقع تصمیم گیری نهایی فراوانی اطلاعات آزارتون میده و بیشتر گیجتون میکنه.

در زمانی که دارین سایت دانشگاه ها و اساتید را زیر و رو می کنید بهتره اکسلتون را این طوری آماده کنید... به نظر من ابتدا اسم دانشگاه در سطر اول (و در مقابل آن ددلاین و هزینه اپلیکیشن فی، رنکینگ، شهر و سایر اطلاعات این جوری) و در سطرهای بعدی اسم اساتید مرتبط با زمینه کاری شما (اطلاعات هر استاد مانند ایمیل وبسایت ریسرچ اینترست، تاریخ ایمیل اول (برای مجدد میل زدن در صورت عدم پاسخ) و.... درمقابل نام استاد)... و رنگ هایی برای پاسخ دادن اساتید برای خودتون انتخاب کنید مثلا قرمز جواب منفی یا سبز جواب مثبت و یا سفید یعنی جواب نداده... البته من خیلی ساده و در یک شیت درست کردم چون موقع تصمیم گیری به نظرم خیلی بهتر کمک میکنه... چون انقدر دانشگاه ها زیادن که شیت بندی کمی شاید کمی دردسر ساز شه... بعدم با توجه به تاریخ ددلاین، هزینه ها و در نهایت پاسخ اساتید و موقعیت دانشگاه تصمیم را گرفت. در ضمن بعد انتخاب دانشگاه ها شیت دوم را درست کردم و اسم دانشگاه های نهایی را اضافه کردم و مواردی همچون یوزرنیم و پسوردم و تمام اطلاعات مهم مثل آدرس پستی، تاریخ ارسال مدارک و ... را اضافه کردم.

 

* شرمنده دوستان ماهه پیش هاردم را مرتب می کردم با این مطلب نیمه نوشته مواجه شدم... دیگه بدون تغییر اینجا میذارم شاید بدردتون بخوره...