قبل از سفر به شهر بارسلون، اسپانیا انتظار داشتم تا با یک شهر تکراری همانند سایر شهرهای اروپایی روبرو بشم اما بعد از یک روز فهمیدم سخت در اشتباه بودم! درادامه بصورت خیلی کوتاه مشاهدات (و نظرهای کاملا شخصی که میتونند غلط باشند) را با شما به اشتراک میگذارم .
شهر
یکی از مواردی که این شهر را برای من متفاوت و جذاب کرد طراحی شهری بارسلون بود! من متخصص طراحی شهری نیستم ولی خوب در موردش خیلی شنیدم، ولی اولین باری بود که حس کردم یک شهر طراحی شده! اولین بار بود که فهمیدم طراحی شهری با محوریت انسان و طبیعیت یعنی چی! در این شهر شما ترغیب به راه رفتن میشید، ترغیب به استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی! هر محدوده ای مرکزی برای جمع شدن مردم و پیاده روی دارد. قبل از سفر بارها شنیده بودم این شهر انرژی متفاوتی دارد که با سفر چند روزه به بارسلون این جمله غیر قابل وصف، برای من درک شد. شهر زنده است و مردم بیشتر در حال پیاده روی و ناگزیر شما هم همراه می شوید. در هر گوشه ای (شهر، مترو...) با افرادی روبرو می شوید که مشغول هنرنمایی، ورزش، انجام آداب مذهبی و... هستند. خلاصه بارسلون شهری است با ساختار شهری انسان محور که اولین بار بود من تجربه میکردم! گاهی اوقات فکر میکردم وارد شهرک سینمایی شدم! یادم میرفت در یک شهر در حال رفت و آمد هستم! به نظرم بعد از سفر به بارسلون می فهمید چرا پیکاسو و گائودی به این شهر تعلق دارند. شهر بطور کامل برای دوچرخه سواران تجهیز شده بود و البته تنها چیزی که کمی اذیت میکرد تعداد زیاد چراغ های راهنمایی غیر هوشند برای عابران بود (البته اگر می خواستی خیلی قانون مند باشی). در انتها به نظرم مطالعه ساختار این شهر برای دوستان شهرساز و معمار بسیار مفید خواهد بود.
مردم
از نظر ظاهری بسیار شبیه ما بودند، در عین حال که زیاد حرف میزدند آرام بودند (سر و صدا نمیکردند و بلند حرف نمیزدند) و در سیستم های حمل و نقل عمومی پر سرو صدا نبودند و ادب را رعایت میکردند . لباس هاشون در عین سادگی مرتب و سایز لباس ها نسبت به مردم سرزمین هلند گشادتر بود (لباس های ورزشی و رسمی). مشترکات زیاد بود مثل تعارف کردن، جا دادن به سالمندان در اتوبوس و مترو و ... . در عین حالی که حقوق ها در اسپانیا کمتر هست ولی ظاهرا مردم راضی تر هستند و نسبت به خیلی شهرها مردم ریلکستر به نظر می رسیدند. همچنین با اینکه نمادهای مسیحیت در شهر خیلی به چشم نمی آمد اما به نظرم مردم ریشه های مذهبی پر رنگی داشتند و کلیساها همچنان محل رفت و آمد مردم بود. از نظر زبان انگلیسی در محل های توریستی همیشه کارتون راه میفته ولی خوب با اکثر مردم با غیر زبان اسپانیولی نمیشه ارتباط برقرار کرد. در ضمن دو مرتبه اتفاق افتاد که در هنگام خرید خوراکی مقداری که فروشنده کارت کشید از مقدار فاکتور بیشتر بود (البته فقط در حد چند یورو)! اولین بار بود که در سفرهام با این عمل روبرو میشدم ولی خوب همیشه در شهرهای توریستی از این داستان ها هست :)! در مجموع از دیدن مردم این شهر بسیار زیاد لذت بردم...
مکان های دیدنی
قبل از سفر فکر میکردم سه روز برای این شهر زیاد باشه (با توجه به اینکه شبیه سایر شهر های اروپایی هست) ولی راستش به نظرم باید برای این شهر خیلی بیشتر وقت گذاشت. برای هر نوع سلیقه ای مکان دیدنی داره برای من شاید سازه هایی که گائودی طراحی کرده بود خاص بود و از همه جالبتر اینکه در حدود صد سال پیش طرح های او مورد تایید قرار گرفته بود. مورد دیگه ای که دوست دارم اشاره کنم ورزشگاه نیوکمپ بود بعد از ورود به داخلش خیلی کوچکتر از تصویری که در تلوزیون می بینیم به چشم میاد (حتی کمرنگتر)! و البته اینم بد نیست بگم، که در سمت راست تونل ورودی بازیکنان به زمین یک کلیسا بسیار کوچک (مخصوص بازیکنان تیم) برای عبادت قرار داره! راستی با نشستن چند دقیقه ای بر روی صندلی مربیان و بازیکنان (با توجه به راحتی و نوع طراحی) خستگی آن روز کلا از بین رفت. و نهایتا این که برای سفرهای درونشهری هم پیشنهاد میشه که بلیت های چند روزه خریداری بشن چون با توجه به مسافت ها نیاز به استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی دارید.
غذا
بطور خلاصه حجم غذا در این شهر نسبت به شمال اروپا زیاد، خوشمزه و ارزان بود (و ظاهرا تمام غذاهای دنیا از غذاهایی که در هلند عرضه میشه خوشمزه تر هستند! واقعا نمیدونم چرا غذاها این جا مزه نداره). یک خوبی که رستوران هاشون داشت قیمت ها را بیرون زده بودند (یا منو را بیرون گذاشته بودند) و برخلاف بعضی از کشورها با نزدیک شدن به قیمت ها اصرار به ورود و یا شروع به تبلیغ و صحبت نمیکردند! همچنین فضای رستوران ها بسیار بزرگ بود (برخلاف هلند که میزها خیلی نزدیک هستند) و هم برای سفارش و هم پرادخت هزینه غذا سر میز می آمدند (حتی فست فودها). برخلاف انتظار این شهر کافه های زیادی نداشت و بیشتر رستوران محور بود.
پینوشت: با توجه به مطالب و سفرنامه های گوناگونی که که در اینترنت در مورد دیدنی های این شهر هست سعی کردم وقت شما را مجددا با مطالب تکراری نگیرم.
- تجربه توریستی از یک شهر همیشه خیلی ایده آل هست و معمولا واقعیت ها دیده نمی شود.
- با توجه به همه گیری کرونا و کاهش توریست و مسافرت ها شاید سفر در ماه های توریستی و شرایط عادی تجربه متفاوتی را به مسافران بدهد.
تصمیم داشتم به طور جداگانه سفرنامه ای در مورد شهرهای مختلف لهستان از جمله کراکف و ورشو زیبا و دوست داشتنی بنویسم که باتوجه به تاخیر چندساله در نوشتن و گشتی در اینترنت متوجه مطالب متنوعی در مورد این شهرها شدم، در نتیجه برای جلوگیری از تکرار، تصمیم به نوشتن در مورد برداشت آزاد خودم از فرهنگ و مردمان این سرزمین بعد از سفر سه هفته ای خودم به لهستان گرفتم. به طور قطع کراکف یکی از شهرهای زیبا و منحصر یه فرد در اروپاست که نه تنها گزینه های غذایی خوشمزه، ارزان و متنوعی را در اختیار شما قرار میده بلکه با شهری زنده تمیز و مرتب روبرو هستید که دارای موزه های بسیار مدرن و آثار ارزشمندی از دوران های زمانی گوناگون است! که تمام سلیقه ها رو راضی میکنه!!! ورشو هم بر خلاف اسم تاریخیش شهری جدید و شکل گرفته بر ویرانه های جنگ جهانی است که تفاوت هایش با سایر شهرهای اروپا اون را بسیار منحصر به فرد میکنه.
مردم و فرهنگ
مردم لهستان بر خلاف مردمان اروپا غربی لبخند به لب ندارند ولی به نظر من بسیارخوش قلبتر، مهربانتر و کار راه اندازتر هستند در نتیجه در نگاه بلند مدت برای من قابل اطمینان تر هستند!!! مذهب (کاتولیک) همچنان نقش پر رنگی در لهستان داره و نه تنها در روستاها و شهر های کوچکتر، بلکه در شهرهای بزرگتر نیز کلیساهای فعال و نمادهای فراوانی از مسیحیت مشاهده میشه. همچنین به پاپ جان پل دوم که لهستانی بود بسیار افتخار میکنند و تصاویرش را در سرتاسر شهرها میتونید مشاهده کنید. برداشت من بعد از این ارتباط سه هفته ای اینه که لهستانی ها از خارجی بدشون نمیاد ولی از غریبه می ترسند (در بعضی کشورها بدشون میاد)!!! در نتیجه در نگاه اول شاید سرد به نظر بیان اما در مجموع لهستانی ها مهمان نواز هستند ولی به علت بحث های مذهبی پذیرای سایر مهاجرین نیستند ( ترس از عوض شدن بافت جمعیتی) به همین خاطر همیشه در محیط کار خیلی مایلند بدونند که من برمیگردم یا برای ادامه زندگی در اروپا می مانم که گاهی این سوال ها بیش از حد هستش (البته یه علتش این هست که خارجی زیاد نمیبینند و سوالاشون زیاده) در نتیجه در بافت جمعیتیشون به سختی میشه رنگین پوست یا سایر نژادها رو پیدا کرد. در سفر قبلی یکی از دوستان لهستانی من را به خوابگاهشون دعوت کرد تا یک خارجی (من) را به سایر دوستان و خواهرش نشان بدهد!!! در سفر توریستی اول با هرکی روبرو شدم انگلیسی را بسیار عالی صحبت میکرد (بخصوص نسل جدید) ولی در این سفر اصلا اینطوری نبود:) یه مورد دیگم مصرف بالای سیگار مردم بود که خیلی به چشم میامد. در سفر قبلیم به ورشو تمیزی منحصر به فرد این شهر و احترام بسیار شدید مردم به قانون (اون زمان بر روی منی که در ایتالیا زندگی می کردم این احترام به قانون خیلی خیلی تاثیر گذاشته بود) به چشمم اومد. در محیط دانشگاه هم سیستم مشورت دارند و سلسله مراتب حکمفرما نیست و در کار بسیار دقیق هستند (در دانشگاه بازدیدی من). و تا به نتیجه نرسند کاری را شروع نمیکنند و بیشتر به روش انجام کار (درست انجام دادن) توجه بیشتری دارند تا هدف... خلاصه برای من شبیه سربازان وفادار بودند. به نظرم مردم لهستان مردمانی بسیار خلاق هستند ولی بیشتر شیوه (متود) محورند تا هدف محور! و این متود و قانون محوری شاید برامده از کومونیسم و حتی جامعه مذهبی باشه.... ولی خوب اگرم زیاد برروی متود و دستورعمل ها وقت بذاری از اصل میفتی.
غذا
در مورد بحث غذایی هم شاید کمی پیدا کردن غذای حلال به علت بافت جمعیتی سخت باشه ( دونرهای حلال همیشه هستند البته نه خیلی زیاد) ولی کلی رستوران ها و فست فودهای خوشمزه وجترین (گیاهی) با ایده های نو و خلاقانه در سطح شهر با قیمت های خیلی مناسب میتونید پیدا کنید ( نسبت به سایر شهرهای اروپا).البته در کراکف به مراتب با گزینه های بسیار جذابتری روبرومیشین.
دیدنی ها
به جز مواردی که خیلی معروف هستند شهر مذهبی Częstochowa در نزدیکی کراکف محل بسیار متفاوتی است که اهمیت بالایی برای لهستانی ها داره و جز یکی از آیین هاشون سر زدن و عبادت این محل هست، اگر بدنبال دیدن یک مکان متفاوت هستید این عبادتگاه را فراموش نکنید. یکی از موارد فوق العاده در کراکف و ورشو اینه که هر روز هفته یه تعداد موزه رایگان هستند! با این تفاوت که موزه ها در لهستان اصلا خسته کننده نیستند و براشون خیلی فکر شده و اکثرا بصورت اینتراکتیو هستن و مطمعنا با بازدید از این مراکز اوقات خاطرانگیزی را برای خودتون رقم میزنید. همچنین ایده تورهای فری واکینگ تور هم اگر اشتباه نکنم اولین بار در کراکف درست میشه و الان به یک شغل بسیار پر درامد تبدیل شده که در سایر شهرا و کشورام داره پیاده میشه. مورد آخرم این که ورشو شهری است که بعد از جنگ به طور کامل مجدد ساخته شده ولی کراکف دارای بافت قدیمی است که زیبایی های شهر را دو چندان میکند.
حمل و نقل عمومی و سیستم بانکی
سیستم حمل و نقل عمومی بسیار مرتب تمیز و دقیق هستش (به نظرم کاملا قابل اطمینان) . در همه مکان ها امکان استفاده از کارت های بانکی بین المللی هست البته تعویض پول در صرافی های در مناطق توریستی نرخ برابری کمتری داره (گاهی بصورت فریبنده قیمت را در تابلو می نویسند، پس حتما قبل از خرید و فروش از قیمت مطمعن شوید) به همین خاطر همیشه ترجیح من استفاده از عابر بانک بانک های رسمی است.
این متن، برداشت شخصی من از سفرهای متناوب سه هفته ای به لهستان است در در نتیجه نمیشه به صحت مطالب اطمینان کرد.
پینوشت: قرار بود این متن در اسفند 1394 بصورت سفرنامه نوشته بشه اما تا به امروز به تعویق افتاد. که به علت فراوانی سفرنامه ها با شکلی متفاوت به نگارش درآمد.
میلان شهری صنعتی، مدرن (نسبت به سایر شهرهای ایتالیا) و مرکز مد، طراحان و هنرمندان ایتالیاست. معمولا مسافران در سفر به میلان در اولین گام وارد ایستگاه مرکزی قطار میلانو چنتراله Milano Centrale می شوند که دارای معماری منحصر به فردیست (برج یونی کردیت در نزدیکی این محل قرار دارد).
از ایستگاه قطار می توان با استفاده از تراموا، مترو (زیر ایستگاه مرکزی قطار) و اتوبوس به سایر نقاط شهر سفرکنید. برای خرید بلیط وسایل نقلیه عمومی میتوان از دستگاه های خودکار استفاده کرد و با توجه به مدت سفر بلیط یک سفره، دو سفره یا چند روزه خریدارکرد (با خرید بلیط میتوان از هر وسیله نقیله عمومی استفاده کرد) توجه کنید که باید بلیطتون را بعد از ورود به وسیله نقلیه مورد نظر تایید کنید. همچنین میتوانید در ایستگاه قطار یا هواپیما کارتMilano Card رو خریداری کنید. با داشتن این کارت شما میتونید از حمل و نقل عمومی به صورت رایگان، و از تخفیف خدمات پزشکی و ورودی موزه ها و تبدیل ارز و مراکز خریدی که با این کارت قرار داد دارند استفاده کنید.قیمت این کارت ها 6.50 یورو برای 1 روز و 13 یورو برای 3 روز می باشد. همچنین مانند سایر شهرهای بزرگ اروپا برای بازدید از نقاط دیدنی ازHop-on Hop-off که از 20 یورو برای یک روز شروع شده و تا 25 یورور که 48 ساعت اعتبار دارد، استفاده کرد. این اتوبوس ها دارای 3 خط هستند خط A قرمز رنگ است، خط B که آبی است و خط C سبز رنگ است و اتوبوس ها در هر 45 دقیقه در اماکن توریستی توقف دارند به جز خط C که هر 1 ساعت یک بار می آید.
مهمترین نقطه دیدنی شهر بزرگ میلان کلیسای دومو Duomo (بازدید رایگان، بازدید از پشت بام 5 یورور، استفاده از آسانسور+3 یورو) میباشد. در بلندترین قسمت این کلیسا (سومین کلیسای بزرگ دنیا) مجسمه طلایی مریم مقدس معروف به مدوننا قرار دارد، علاوه بر معماری ساختاری و در برنزی این کلیسا، معماری داخلی آن نیز تحسین برانگیزست. در ضمن شاید مهمترین مجسمه این کلیسا مجسمه سن بارتولمئو (تولمئو پوست کنده شده خود را مانند یک حوله بر روی دوش خود گذاشته است)میباشد.
همچنین در مقابل کلیسا پیاتزا دل دومو و در سمت راست کلیسا گالری ویتوریو امانوئل دوم قرار دارد. طراحی این گالری مسقف به وسیله جوزپه منجونی بوده است که در سال 1878 درست یک روز پیش از افتتاح گالری ازسقف آن سقوط کرد و کشته شد. علاوه بر معماری زیبا و همچنین کافه ها و فروشگاه های متنوع این گالری، سنگ فرش های این گالری نیز داستان های خاص خود را دارند.
با خروج از این گالری با اپرا لااسکالا روبرو میشین که بر خلاف نمای ساده بیرونی دارای معماری داخلی خاصی است. همچنین اگر به مد و برندهای معروف علاقه مندین میتوانید به میدان طلایی (متشکل از چند خیابان) که در پشت کلیسای دومو قرار دارد، سر بزنید.
در نزدیکی کلیسا، قلعه اسفورزا واقع شده است (مسیر منتهی به این قلعه نیز دیدنی است) این قلعه در سال 1368 برای حفاظت از شهر به وسیله دوک میلان ساخته شد. ساعت بازدید از قلعه در تابستان از ساعت 7 صبح الی 6 بعد از ظهر و در تابستان تا 7 بعد از ظهر بصورت رایگان میباشد، همچنین ساعت بازدید از موزه (3 یورو) از ساعت 9 الی 5 بعد از ظهر است (روزهای 2 شنبه تعطیل).
در ضمن پارک سیمپیونه که بزرگترین پارک میلان است، در کنار قلعه اسفورزا قرار دارد همچنین طاق صلح که در حدود 200 سال پیش در زمان ناپلئون ساخت آن شروع شد و بعد از اینکه امپراطوری اتریش میلان را فتح کرد ناتمام ماند (در سال 1838 توسط فرانچسکو لوندونیو و پورلی تکمیل شد) در انتهای این پارک قرار دارد.
در نهایت اگر علاقه به دیدن نقاشی شام آخر میکلانژ دارید میتوانید به کلیسای سانتا ماریا (با وقت قبلی) مراجعه کنید در ادامه بازدید از گورستان میومنتال شهر میلان، و ورزشگاه سنسیرو خالی از لطف نیست.
بلونیا شهر طاق ها و غذا، که احتمالا به واسطه نام پاستا بلونزه، تیم فوتبالش و نمایشگاه کتاب کودکانش حداقل یکبار اسمش را شنیده باشید. این شهر زیبای دانشجویی که تمام کوچه های مرکزی پر پیچ و خم آن با طاق پوشیده شده، بین رم و میلان واقع شده است و به واسطه دارا بودن ایستگاه قطار مرکزی و پروازهای ارزان Cheap Flight معمولا در سفر ایتالیا از این شهر عبور می کنید. بد نیست بدانید که عده ای در دو آگوست سال 1980 در حادثه بمب گذاری ایستگاه قطار این شهر جانشان را از دست دادند که به همین خاطر یکی از ساعت های بیرونی ایستگاه بر روی ساعت 10:25 متوقف شده است.
علاوه بر رستوران ها و کافه های فراوان این شهر که در کوچه ها و خیابان مرکزی شهر پراکنده اند، دیدنی ها و جاذبه های اصلی بلونیا در کنار میدان مرکزی شهر یا همان پیاتزا مجوره قرار دارد (wifi رایگان)، این دیدنی ها شامل کتابخانه مرکزی (سالا بورسا)، دو برج کج (دواِ توری)، باسیلکای سن پترونیو (یکی از کلیساهای بزرگ دنیا که به دلایلی نیمه کاره باقی مانده) و باسیلیکا سنت استفانو می باشد.
اگر مایل باشید نمایی از شهر را ببینید میتوانید با پرداخت سه یورو به بالا یکی از برج های کج این شهر بروید (خرید بلیط داخل برج). همچنین بعد از رسیدن به دو برج با ورود به خیابان زامبونی وارد محدوده قدیمی دانشگاه بلونیا (دانشکده علوم پایه و علوم انسانی) که ادعا می شود قدیمی ترین دانشگاه پا برجای دنیاست می شوید.
یکی دیگر از نقاط معروف این شهر فینسترللا (ونیز کوچک بلونیا) است که می توانید بازدید از این محل را در میان برنامتون قرار دهید البته بیشتر از چند دقیقه وقتتون را نخواهد گرفت (قبلا بلونیا هم همانند ونیز بوده که می توانید در موزه میراث صنعت با نحوه شکل گیری و عملکرد کانال ها در گذشته آشنا شوید).
بلونیا دارای موزه های متنوعی از جمله موزه ملی باستان شناسی، گالری ملی، موزه قرون وسطی، مجموعه های هنری شهرداری، موزه میراث صنعت، موزه مرندی و گالری هنرهای مدرن و ... است که در صورت داشتن وقت اضافی می توان از آن ها بازدید کرد (در ضمن در اولین یک شنبه هر ماه موزه ها رایگان می باشد). در ضمن یکی دیگر از دیدنی های مهم این شهر پارک بزرگ مارگاریتاو همچنین قبرستان بلونیا است که بازدید از این محل خالی از لطف نیست و در نهایت آخرین جاذبه مهم این شهر سنچوری سن لوکا است که در بالای کوه مشرف به این شهر قرار دارد، برای رسیدن به سن لوکا، می توانید از مسیر مخصوص 3.8 کیلومتری (پله های سرپوشیده) یا اتوبوس های شهری استفاده کنید، این محل نه تنها زیبایی های خاص خودش را دارد بلکه نمایی زیبا از شهر را به شما ارایه می دهد.
کشور سن مارینو سومین کشور کوچک اروپاست که همانند واتیکان در ایتالیا واقع شده است، برای رسیدن به این کشور که دارای اولین قانون اساسی دنیاست بعد از رسیدن به شهر ساحلی ریمینی که در این ناحیه معروفیت و محبوبیت خاص خودش را داره می توانید با اتوبوس (مبدا از ایستگاه مرکزی قطار با قیمت 5 یورو) یا با ماشین به سمت سن مارینو سفر کنید ما بعد از طی حدودا 30 دقیقه با اتوبوس وارد سن مارینو شدیم (سیم کارت ایتالیا غیر فعال شد) البته برای رسیدن به هسته مرکزی شهر باید کمی پیاده روی کنید یا با پرداخت 2.5 یورو با اتوبوس های قطاری! که برای توریست هاست به مرکز شهر بروید (توصیه نمی شود).
با خرید بلیت 10.5 (1 یورو ودیعه کارت) یورویی که این امکان را میداد تا از دو قلعه اصلی و چند موزه بازدید کنیم بازدید از قلعه اول را شروع کردیم (بلیت بازدید فقط یکی از قلعه ها 3.5 یورو) و سپس خودمون را به قلعه دوم رسوندیم. در داخل قلعه ها نیز مردم با لباس های قرون وسطی برای مسافران مشغول نشان دادن فرهنگ و تاریخشون بودن.
در ادامه وارد شهر شدیم و بعد از بازدید از داخل شهر به موزه ها و پارلمان سن مارینو سر زدیم.
یکی از دلایل مهمی که توریست ها به این کشور! سفر می کنند خرید کردنه چون اینجا مالیات معنا نداره و در نتیجه تمام اجناس 20 درصد ارزونتره (از ایتالیا)، به همین خاطر کلی مغازه عطر، عینک، لباس، کیف و کفش فروشی در مرکز شهر موجوده...در ضمن با پرداخت 5 یورو نیز می توانید با مراجعه به مرکز توریستی سن مارینو مهر ورود به این کشور را دریافت کنید.
در انتها نیز با برگشت از سن مارینو و سر زدن به ساحل ریمینی با قطار به محل اقامت خودمون برگشتیم...
* پلیس این کشور نیز لباس های مخصوص خود را دارند که میتونید باهاشون عکس بندازین.
*برای جذب توریست بعضی از مردم با پوشش قرون وسطی در سطح شهر رفت و آمد می کنند و...
*کلی فروشگاه فروش یادگاری در سطح شهر موجوده....
*میتونید بوسیله تله کابین وارد و خارج از سن مارینو بشین....
* در مجموع سفر به این سرزمین تجربه جالبیست...
*متاسفانه مثل گذشته شرح کامل نمی تونم بدم و عکس بذارم...پیشاپیش ببخشید...