یکی از بخش های هزینه بر در اپلای هزینه زیاد پست مدارک تحصیلی هست که میشه کمش کرد! مثلا من با ۱۱۷هزار تومن مدارکم را به ۷ دانشگاه در اروپا و آمریکا فرستادم! که اگر دقت نمیکردم حداقل باید ۵۳۰ تومان پرداخت می کردم! خوب من چه کردم!؟
اول باید بگم که بازم میشد این هزینه ای که کردم را کمتر کرد ولی خوب بعضی وقت ها آدم حوصله نداره! اما راهکارهای کمتر کردن هزینه اینا هستش: پیدا کردن شریک پستی، استفاده از پست عادی کشورمون و پیدا کردن نمایندگی موسسات خصوصی که تخفیف میدن!
اولین پستم را من به ایتالیا با پست ارامکس انجام دادم (این پست همیشه میگه ۲ تا ۴ روز میرسه ولی من تا حالا هروقت مدارک فرستادم (هلند و ایتالیا) حدود هفت روز رسیده) خوب من برای این پست شریک پیدا کردم و هزینهٔ ۶۲ تومانی نصف شد(بعدا فهمیدم که میشده با نصفه این هم فرستاد) البته هزینه ارامکس هنوز گرون نشده بود! من اون زمان هزینهٔ سپیدبال، ارامکس، TNT و DHL را پرسیده بودم که هزینه ها متفاوت بود(به ترتیب هزینه نوشتم) ولی بخاطر نزدیکی شعبه آرامکس به آن مراجعه کردم! دفعه بعد مدارکم را با استفاده از پست معمولی ایران به فرانسه و بلژیک (۲ جا) و پرتغال فرستادم که کلا ۳۱۰۰۰ شد! بهتره وقتی از این پست استفاده میکنید تا ددلاین دانشگاه خیلی فاصله باشه چون مدارکتون احتمال داره (خیلی ضعیف) نرسه یا دیرتر برسه! من با عادی ترین نوع پست فرستادم که هیچ کاغذی برای پیگیری نمیده و باید منتظر باشی تا اونور بهت خبر بدن رسیده!
کارمند پست (همین دفترای پیشخوان) میگفت ۳ تا ۴ هفته میرسه! ولی دقیقا اینطوری نبود مثلا بلژیک حدود ۲ هفته ای رسید، فرانسه بعد ۴۰ روز خبر دادن رسیده و پرتغال هم حدود سه هفته (البته دقیق یادم نیست) یادمه یک جا میخوندم که حتی ۱۰ روزم به بعضی جاها تو اروپا رسیده، دوستم هم به آمریکا فرستاده بود ۳۵ روزه رسیده بود! البته پست روش های مختلفی داره مثلا یک قبضه و دو قبضه هم هست که دو قبضه اصلا نکنید و همون یک قبضه (هزینش بالاتر نسبت به پست عادی و کمتر نسبت به دو قبضه هست) که قابل پیگیری حتی به صورت آنلاین هم هست (قسمت مربوطه را در اپلای ابراد بخوانید) میگن تفاوت یک قبضه با پست معمولی در این هست که همون جا میفرستن و نمیذارن تا جمع شه بعد پست کنند. دو قبضم عملا دیگه منسوخ شدست! وقتی مدارکت برسه یک طرف اونور امضا میکنه که تحویل گرفته و مثلا کاغذ باید برگرده دست خودت که عملا نمیاد! شما حداکثر یک قبضه کنید و بصورت انلاین پیگیر مدارک باشید! روش آخر هم اگر شریک پیدا نکردید و ددلاین نزدیکه میتونید ازش استفاده کنید: معمولا در شهر های بزرگ پست TNT نمایندگی هایی در جاهای مختلف داره که ارزون تر و گاهی نصف قیمت میگیره! معمولا در ادارهٔ پست مرکزی و گاهی در بعضی دانشگاه ها نمایندگی دارند (مثل دانشگاه شریف) این شرکت پستیم (TNT) به نظرم از بقیه بهتره! هم ۴ تا ۶ روز میرسه و هم تا حالا دیده نشده جایی برای چک کردن نگهش دارند! من اون موقع که همه جا حدود ۹۰ تومن برای آمریکا میگرفت من با ۵۵ تومن فرستادم که تازه شریک پستی داشتم که این مبلغم نصف شد (تازه این جا بود که فهمیدم می تونستم مدارکم را با نصف قیمت ارامکس به ایتالیا بفرستم)! در ضمن تازگی ها خیلی تو خیابون ها تابلوهای پست هوایی میبینم که احتمالا اینام طرف قرارداد جایی هستن و شاید ارزون تر بگیرن، البته من خودم امتحان نکردم!
تقریبا همه کسانی که دوست دارند در خارج از کشور ادامه تحصیل بدن حداقل یک بار اسم این تارنما را شنیدن. تارنمایی جامع که تقریبا به تمام نیازها پاسخ میده! واقعا این تارنما به خیلیا در زمینه های مختلف کمک کرده و تقریبا همهٔ استفاده کنندگان از آن راضیند (همگی دعاگوی سازندگانش هستند)! در ضمن یکی از سازندگان جدا شده و تارنما آکادمیا کافه را درست کرده، که اینم به نظرم تارنما خوب و جالبی هستش.
اما یک سوال به ذهن هر کس میاد که چقدر به حرفای این تارنما ها میشه اعتماد کرد؟
قسمت ویکی این تارنما به نظرم کاملا درست و کمک کنندست و هر کس باید یک دفعه این قسمت را بخونه! اما فروم؟! قسمتی که همه نظرا و سوال ها شون را مینوییسن! راستش اون اوایل که با این تارنما آشنا بودم اکثر پاسخ دهندگان کسانی بودن که در خارج کشور بودن و یا حداقل در زمینه ای که پاسخ میدادن صاحب نظر! اما متاسفانه در این یک دو سال اخیر بعضی بخش های آن از مدیران خوبی استفاده نمیکنه! چند تا مثال: مدیر یکی از بخش های آزمون ها حدود یک سال بود در مورد منابع و چطور خوندن نظر میداد که بعدا مشخص شد هنوز آزمون نداده! یک دوستی بود با هزاران پست که در مورد یک کشور اروپایی نظرات قطعی میداد که بعدا متوجه شدم در یک کشور اسیایی مشغول تحصیله! و در زمینه هایی که نظر میده اصلا تجربه ای نداره! یا دوستی که سال اول دانشگاه بود و مشاور برای تحصیلات تکمیلی میداد! اخریشم مربوط میشد به جریان سفارت که طرف خودشم هنوز سفارت نرفته بود و داشت نظر میداد! خوب هدف این دوستان انشالله که کمک به سایرین هستش (البته عده ای هستن که مشکل ساختار ذهنی دارند!) ولی خوب ما باید کمی دقت کنیم و خودمون هم علاوه بر صحبت های این تارنما تحقیق کنیم! همیشه قرار نیست حرف های این تارنما درست باشه! یک ایراد دیگه هم هست البته خیلی خیلی نادر هست! یک عده مخصوصاً اطلاعات غلط میدن و بقیه را ناامید می کنند به این امید که شاید رقیبشون کم بشه و شایدم فکر می کنند هرچی ایرانی کمتر باشه تو رشتشون کلاسشون بالاتر میره (راستش باورش سخته ولی واقعیت هستش، راستش دیدم که میگم) البته تاکید میکنم خیلی کم هستن! در ضمن نظر ادم ها باهم فرق میکنه پس شاید یکی شما را ناامید میکنه فقط نظرش را گفته پس ناامید نشید! تلاش کنید تا به هدفتون برسین! درنهایتم این که در اپلای شرایط هیچ کس مانند دیگری نیست پس نمیشه نظر دقیقی در مورد آیندتون داد اگر اینطوری بود همه می دونستند که کجا اپلای کنند و برنامه سال های بعدشون را می دونستند پس به هیچ وجه هیچ وقت نا امید نشید!
امروز از بس که رایانامم (ایمیلم) را چک کردم! داشتم دیوونه میشدم (جز خبر بد خبری نبود)، رفتم پشت پنجره، پرده رو کنار زدم و به خیابون یه نگاه انداختم! دیدم داره یکی رد میشه که خیلی آشناست! آقا سیاوش آقا سیاوش (از بچه های قدیم) بیچاره تعجب کرد با تعجب به بالا نگاه کرد این کیه دیگه داره از آسمون مارو صدا میکنه! سریع رفتم پایین و حال و احوال! گفت درسش تموم شده و میخواد بره سربازی! موبایلش زنگ زد، فهمیدم داره کارم میکنه! رفته تو کاره آزاد! داشت از درامد میلیونی همکاراش میگفت! یه دفعه یادم اومد دوست دیگم دنباله چنین ادمی میگرده! سریع ارتباط را برقرارکردم و دیدیم اینا گمشدهٔ یک دیگه بودن! راستش دوستم کلی دنباله چنین ادمی میگشت ولی نتونسته بود کسی را پیدا کنه که ما براش از تو خیابون پیدا کردیم. حالا من نمیدونم عاقبت اینا چطور پیش میره ولی برام جالب بود چطوری هم دیگرو پیدا کردن! جالب بود که من امروز کلاس زبانم داشتم و چون حوصله نداشتم نرفتم (این روزا حالم خوب نیست)! اونم که داشته اتفاقی رد میشده، دیگه همه چی هم زمان شده تا ما ایشون راببینیم!
همان طور که میدونیم، هرکاری که میکنیم و حتی هر نفسی که میکشم علاوه بر اینکه تو زندگی خودمون تاثیر میگذاریم! بقیه را تحت تاثیر قرار میدیم! حتی تو نسلای بعدی! حتی وقتی در گوگل جستجو میکنیم باعث گرم شدن زمین میشیم (خدا خیرشون بده دسترسی بهش را محدود کردن) پسباید روزی برای استفاده نادرست از اینترنتم پاسخگو باشیم!! حالا فکر کنین وقتی قانون (ورود ممنوع رفتن، الکی بنزین سوزوندن، تقلب کردن، توهین کردن و ...) را میپیچونیم چه ظلمی میکنیم! از همه بدتر وقتی پارتی بازی می کنیم (می کنم) و سرنوشت آدمارو عوض می کنیم .........! فرض کنید یک نفر یک جا کار پیدا میکنه ولی یکی دیگه میاد جاشو با آشنا بازی میگیره، حالا ببینید چه تغیراتی در زندگی طرف و آینده ایجاد میشه! حتی ممکنه طرف مرده باشه ولی اثر کارش تو ۱۰ تا نسل آینده توی یک جزیرهٔ ناشناخته هم تاثیر بذاره! فقط به چشم یک حقوق ماهیانه نبینید! ممکنه به صورت غیر مستقیم مرتکب قتلم بشه ولی هیچ وقت نفهمه! خوشبختانه اکثر ما به یک دینیم اعتقاد داریم! و به همین خاطر نباید در لحظه زندگی کنیم و بیشتر هدف زندگیمون باید آینده باشه ولی متاسفانه اکثرمون این حرفارو یادمون رفته (و یا یادمون میره)! و فقط خودمون خوب باشیم کافیه! واقعا خدا کمک کنه به هممون در روز حساب کتاب که همه چی (از عمل گرفته تا اثر، از الان تا فردا) سنجیده میشه! امیدوارم بالاخره همه بفهمیم منظور از سنجش همه اعمال چیه؟!
در آخرم یک داستان:
مرده باید سوار قطار شه و بره ایستگاه سوم پیاده شه تا به امتحان زبانش برسه!
سرنوشت اول: پیاده میشه و میره سر جلسه امتحان!
سرنوشت دوم: خواب میمونه و ایستگاه چهارم پیاده میشه و در راه برگشت کشته میشه و یکی دیگه به جاش میتونه امتحان بده! یک پسر جوون هم که داشته میرفته دانشگاه پزشکی ثبت نام کنه با دیدنه این صحنه میفهمه از خون میترسه و نمیتونه پزشک شه بخاطر همین تصمیم میگیره تا بره معلم کلاس های تافل و آیلتس شه!
سرنوشت سوم: وقتی سواره قطاره یادش میاد کارت ورود به جلسش را جا گذاشته! ایستگاه اول پیاده میشه و در این بین با یک خانومی آشنا میشه و بی خیال امتحان میشه و میره یک شهر دیگه! وقتی از قطارم پیاده میشه یک دختر جوون رو صندلیش میشینه و به فکر فرو میره! و میفهمه هدف زندگیش خارج رفتن و ادامه تحصیل نیست! و میره تو موسسات اعزام دانشجو، تا به هموطنانش کمک کنه! (این خانم قرار بود با آقای سرنوشت اول بعد امتحان آشنا بشه و برای ادامه تحصیل مخش را بزنه تا بجای هلند برن ایتالیا)
سرنوشت چهارم: یک نفر میاد داستان این آقاهه را مینویسه و یک عده هم وقت میذارن تا بخونن! این عده از زبان خوندن میفتن و نمرات درسی و زبانشون کم میشه! و شانسای پذیرششون را از دست میدن!!
به این گفتگوها توجه کنید!
آزمون آیلتس دارم اگر خوب نشم بیچارم! بابا بیخیال تو کارت درسته زیر ۷ نمیشی! GRE دارم! هیچی نخوندم!!! برو پسر GRE که مهم نیست زبانت را گرفتی (این جمله فقط بخاطر روحیه هستش وگرنه GRE خیلیم میتونه مهم باشه برای فاند). برای چند جا بفرستم کجا بفرستم؟! به این چیزا توجه نکن ادمای کشور ما فقط میتونند آخرین لحظه تصمیم بگیرند! بعدم طرف دفترش و پارامترهاش رو نشون میده! براش ماه ها وقت گذاشته ولی در نهایت انقدر عامل در نظر نگرفته و ناخواسته بوجود میاد که نمیتونه از اون اطلاعات استفاده کنه! زی چی کار کنم ددلاینا داره میگذره استاد پیدا نکردم! میکنی نگران نباش! برای ۴ جا کلا فرستادم! جوابا کی میاد؟ نگران نباش میاد! اگر ریجکت شم چی؟ نمیشی پذیرش را همه میگیرند شک نکن(این جمله کاملا درسته). از ترس ریجکت شدن باز چند جای دیگه میفرسته. وقتی پذیرشش اومد باز میگه: سفارت بهم ویزا میده؟ اگه نده چی بدبخت میشم! خدایا کمکم کن! میگم عزیز جون سفارت به همه میده تو هم میگیری! نه نمیده! ما شانس نداریم. بعد میره سفارت و وارده دورهٔ کلیر شدن میشه!
سلام زی! خوبی؟ اره، ناراحت نبینمت! راستش نمیدونم چرا همه دارند میرند آمریکا! پدرم در اومد ۱۰ سال پیر شدم از استرس! اول گزارش نمره بعد پست مدارک بعد واریز پول آنلاین تو این شرایط بعد با بدبختی وقت سفارت بگیر بعد تو کلیرنس گیر کن! هر بارم باید برم کارای خروجم را درست کنم! اگر الان کلیر نشم باید بمیرم! با یک دهم این تلاش میرفتم راحت اروپا! دلت پره رفیق خوب خودت خواستی! اول اینو بهت بگم که وقتی جایی رفتنش خیلی سخت باشه هر کسی نمیتونه بره این خودش بزگترین مزیت (تنها دلیلی که به ذهنم رسید)! بعدم بیخیال همش حل میشه تا جایی که یادمه هر دفعه میای میگی خدا همین را درست کن دیگه ازت چیزی نمیخوام! بعدم گفت راست میگی ولی واقعا نمیدونم کارم درسته یا نه! حتما درسته چون خودت خواستی و براش تلاش کردی! بعد چند وقت خبر کلیرش رسید (ولی از بس که دیر جوابش اومد کلا یک ترم را از دست داد) سلام چطوری تبریک میگم! چی میگی بابا!!!!! باز چی شده؟ اولا که سینگل دادن! بعدم، الان دارم فکر میکنم هزینه ها خیلی گرونه استاد میخوام فاند میخوام! بابا تو دیگه کی هستی! به نظرم اگه فاندم بگیری باز یه چیز دیگه میخوای!!!!! دیگه واقعا نمیدونم بهت چی بگم!
البته این صحبت ها تقریبا برای همهٔ ما اتفاق میفته، ولی این تلاش ها رو همه فراموش میکنیم! الانم با دوستایی که اونجان صحبت میکنم نه از زحمتایی که کشیدن یادشون میاد نه هزینه هایی که کردن و استرسایی که کشیدن، اونایی هم که بین یک ترم تا ۲ ترم عقب افتاده بودن (که کلی ناراحت بودن (از جمله خودم)) اصلا یادشون نیست که این روزا رو تجربه کردن! نکتهٔ دیگه که از همه مهمتره همگی این جمله را فراموش کردن (یا نمی خوان بهش فکر کنند) آیا واقعا کارم درست بوده!؟ واقعا سوال سخت و مهمیه که تا آخر عمر هم شاید نشه بهش جواب داد! البته متاسفانه.
خوب مسالهٔ مهمه دیگه ای که در انتخاب دانشگاه (در آمریکا) تاثیرگذار هستش اینه که حالا کدوم ایالت را بیشتر در نظر بگیریم!؟ یا کدوم ایالت ها بهترند!؟ تجربه خودم را براتون میگم تا شاید بتونید بهتر تصمیم بگیرید.
آخرای تابستون بود که برای ۴ تا گزارش رایگان ازمونا داشتم دنبال دانشگاه ها میگشتم (واقعا این مرحله سخته)! کل اینترنت را زیر و رو کردم و به تعدادی دانشگاه رسیدم چند تا پارامتر (متغیر) تاثیرگذار برای خودم تعریف کردم، ولی بازم نمیدونستم کدوم پارامتر مهمتره یکی از این پارامترا ایالت بود! مجدد کل اپلای ابراد را خوندم و نظر همه را در دفترم در مورد شهرا یادداشت کردم! خوب از ۵۰ ایالات آمریکا همش داشت رد میشد! یکی جرم خیز، یکی به شدت سرد، یکی گرم یکی با خارجیا مشکل داشتن، یکی گرون، یکی طوفان و زلزله زیاد میاد، یکی ادمای خوبی نداشت! خلاصه بگم یک لحظه با خودم فکر کردم این سرزمینی که عده ای در تمام عمر فقط آرزوی دیدنش را دارند این همه که مشکل داره! پس باید کجاش رفت!؟ اصلا من دارم میرم اونجا چی کار! برای منم که دیگه گزینه ای نموند! در نهایت نتیجه بر این شد امتیاز کمتری به ایالت در انتخاب دانشگاه بدم! حالا نمیگم ایالت مهم نیست ولی همشون یک ایرادی دارند فقط سعی کنید جاهای خیلی بد نرید! هر چند اگر اونجاها هم بورس شید میرید! یک نکتهٔ مهمه دیگم هستش که انقدر اساتید از شما کار می کشند (مخصوصاً اگر بهتون پولم بدن) که شما بیشتر وقتتون را در دانشگاه و پردیس آن میگذرونید و زیاد با آدما و شهر درگیر نیستید مخصوصاً اگر برای ارشد برید (معمولا همه میگن این دوره سریع میگذره) البته اگر برای دکترا میرید باید بیشتر دقت کنید چون ۵ سال زمانه کمی نیست!