ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

سکوی پرتاب

بعضی از دانشجوها میرن خارج از کشور برای ادامه تحصیل تا براشون سکوی پرتاب شه! حالا واقعا میشه؟

بستگی به کشورش داره! بعضیا دانشگاه هایی که رنک ظاهری خوبی داره میرن و فکر می کنند این رنک بهشون کمک می کنه! اما واقعا این طور نیست، اما به نظرم همان طور که همه تاکید دارند معدل تاثیر بسزایی در پذیرش داره حالا از هر دانشگاهی باشه (چون تقریبا همهٔ دانشگاه های ما برای خارجیا ناشناخته است) درضمن رنک دانشگاه، معدل کم را پوشش نمیده! بعضیا دیگه میرن که زبانشون بهتر بشه ولی‌ همانطور که میدونید بعضی از این کشورا زبان را بیشتر خراب میکنند! و همون پولی که اونجا برای زندگی‌ خرج می‌کنید میتونید همین ایران خرج زبانتون کنید و یک نمرهٔ عالی‌ بگیرید تازه گاهی هم اگر بخواین توی یک کشور دیگه ادامه تحصیل بدین ازتون مجدد نمرهٔ زبان میخوان (بعد از تحصیل در این کشورا)، پس عملا فایده ای برات نداشته! از نظر آب و هوایی و زندگیم که اصلا قابل قبول نیستن! تازه اگرم برگردی مدرکت ارزش خاصی‌ نداره! دوستان، شما وقتی‌ توی یک دانشگاه خوب درس بخونی از بس بهت فشار میارن مجبور میشی‌ درس بخونی و مقاله بدی و یک دانشجوی خاص برای ادامه تحصیل بشی، فقط بخاطر رنک دانشگاه که نمیری یک دانشگاه بهتر اگر اینطوری باشه بعد از تحصیل توی ..... باید همه برن هاروارد یا آکسفورد و یا دانشگاه های برتر دنیا و جایی برای ایرانیایی که ایران خوندن (مخصوصا کسایی که جاهای خوب خوندن) نمیمونه!! ولی‌ خوب شاید یکی‌ به مدرکش احتیاج داره که اون اصلا حرفی‌ درش نیست (یا رشته خاصی را علاقمند که بخونه که شرایط خوندنش جای دیگه مهیا نیست)، ولی‌ فکر نکنید این دانشگاه ها براتون مفیدن، اول باید خودتون تغییر کنید (کنم، البته دارم تلاش می‌کنم) البته یکی‌ شاید نیاز به محیط جدید داره، ولی‌ اکثر دانشگاه هایی‌ که به سکوی پرتاب معروفند مخصوصا اونایی که در اطرافمون و در آسیا هستن جاهای زیاد خوبی نیستن، وقتی‌ میتونید برید یک دانشگاه خوب اروپایی و حتی آمریکایی و اون را سکوی پرتاب کنید چرا برید یک کشور جهان پنجم؟ خیلیا از محیط اروپا و آمریکا می نالند، چه برسه دیگه به این کشورا. اگرم هدفای مهاجرت دارین احتمالش ضعیفه که با کشور های اطراف به جایی برسید (البته به نظرم)! اگرم فقط بخاطر هزینست بدون شک ایران بخونید و یک معدل خوب کسب کنید به نفعتون هست، چون این جور دانشگاه ها که اکثرا توی عراق، پاکستان، هند، ارمنستان، مالزی، اوکراین، آذرباییجان و ... قرار دارند، هیچ ویژگیی ندارند. پس اول ببینید دقیقا چی‌ می‌خواین، بعد گام اول را بردارید (در مجموع به سکو بودن فکر نکنید و ببینید که هدفتون چیه...).

آزمون زبانم را چند میشم؟

یک سوالی‌ که برای همه قبل از زبان خوندن پیش میاد اینه که من نمرم در نهایت چند میشه؟ و یا چند وقت زمان نیاز دارم؟ 

راستش نمیشه جواب دقیقی داد ولی‌‌ من به نظرم ازمون زبان رابطهٔ مستقیمی‌ با عملکرده مغز شما داره (البته شاید حرفم مسخره به نظر برسه) در اینجا بیشتر بحثم آزمون تافل هستش فکر کنم قبول دارین که این آزمون مهارت های اکادمیک شما را میسنجه از گوش دادن به متنهای علمی‌ گرفته تا نت برداشتن و همچنین سریع خوندن و درک یک مطلب علمی‌ در زمان کم و تایپ کردن به وسیلهٔ رایانه! اگر تو دوره دانشگاه سره کلاس برین و به استادا گوش بدین (گوش دادن را یاد بگیرید) سریعتر در لیستنینگ رشد می‌کنید! من خودم چون گوش دادن را یاد نداشتم پدرم در اومد تا این مهارت را یاد گرفتم و جالب بود وقتی‌ بعد آزمون رفتم سره کلاس ها دیگه اصلا خوابم نمیگرفت و راحت میتونستم سر جام بشینم و از حرف استادا لذت میبردم! یا مثلا نت برداشتن و جزوه نوشتن در کلاس بهتون کمک میکنه که راحتتر به لاتین یادداشت بردارین همچنین اگر تمرین هاتون را با رایانه انجام بدین تایپتون سریعتر میشه. دانشجوهایی هم که بیشتر منابع لاتین میخونن ناخوداگاه زبانشون خوب میشه و تندخوانی هم یاد میگیرن به همین دلیل هستش دانشجوهایی که بعد ارشد امتحان زبان میدن نمرشون بهتر میشه چون کلی‌ با کتابا لاتین ور رفتن (به نظرم ریدینگ رو همه‌چیز تاثیر می‌گذره و باعث بهبود همهٔ مهارت ها میشه) حالا منظورم از تقویته مهارت چیه؟!  برای مثال دوستم برادری پنج ساله داره که وقتی‌ متن انگلیسی‌ میشنوه میتونه دقیقا تکرار کنه بدونی که بفهمه معنی‌ کلمات چیه! ولی‌ من اون اوایل اصلا هیچی‌ نمی‌فهمیدم! حالا بعضی‌ این مهارت را دارن بعضی‌ باید تقویتش کنند.

استادم میگفت شما زبان آموزان مثل یک قالب یخ میمونید که دارن حرارتش میدن اولش آب نمیشه ولی‌ یک دفعه شروع میکنه به آب شدن، پس فکر نکنید پیشرفت نمیکنید (گاهی اوقات آدم فکر میکنه دیگه پیشرفتی نداره) عملا ما تو این مدت داریم پیشرفت می‌کنیم، راستش اینطوری که من فهمیدم وقتی‌ شروع می‌کنیم به خوندن، داریم برای خودمون ظرفیت سازی می‌کنیم (فرض کنید یک مکعب میسازید) بعد در ماه آخر باید به حداکثرتون برسید (باید مکعب را تا میتونید پر کنید) پس شما باید بیشتر ظرفیت سازی کنید و اگرم مهارتاتون قوی باشه باید کمتر زحمت بکشید! مثلا اگر شما در ماه قبل آزمون تلاش خودتون را کرده باشین و مثلا ۸۰ گرفته باشین اگر بخواین به ۹۰ برسین باید چند ماه دیگه بخونید و مهارتاتون را افزایش بدین تا به این نمره برسید. اینم بگم در نمره های پایین راحتتر میشه نمره را افزایش داد و هر چی‌ میره بالاتر افزایش نمره سختتر میشه.

امیدوارم منظورم از مهارت ها را فهمیده باشد (خیلی‌ بد توضیح دادم)، با توجه به حرفام میشه از معدلامون یک حدسی برای خودمون بزنیم البته خوب ممکنه یکی‌ این مهارتش قوی باشه ولی‌ به درس دانشگاهش توجهی‌ نکرده باشه ولی‌ من برای کسی‌ که معدلش بین ۱۵ تا ۱۶ باشه و کلا منبع زبان اصلی نخونده باشه با دانستن نکات اولیه و مطالعه ۳ ماهه (البته اگر ماه آخر فشار بیارین) معمولا (حداکثر) به ۹۰ تافل و شش و نیم ایلتس دست پیدا میکنه و اگر بیشتر می‌خواد باید بیشتر زمان بگذاره. این شخص باید بدونه حداکثرش اینه (معمولا و به نظرم) و اگر بیشتر می‌خواد باید بیشتر وقت بذاره و برای خودش ظرفیت سازی کنه و برنامه ریزی بلند مدت کنه، و اگر بخواین از ۹۰ به ۱۰۰ برسید باید یکسال خودتون را با زبان کمی‌ درگیر کنید یا ۳ ماه مداوم اضافه بر گذشته مجدد و خیلی خیلی خوب بخونید. در نهایت اگر دوست دارید سریع تر پیشرفت کنید خودتون را با زبان درگیر کنید، متن زیاد بخونید و سعی‌ کنید گوش دادن را یاد بگیرید.

سفرنامه انگلستان - برنامه‌ریزی

تقریبا همه چیز در این شهر شکل خاص خودش را داشت و تمام شهر از نظم خاصی‌ پیروی میکرد، مثلا همانطور که می دونید تمام اتوبوس ها، تاکسی ها، صندوق های پست، کیوسک های تلفن در کل شهر یکسان و یک رنگ بودن و از سال های دور تغییری نکرده بودن (نمادهای لندن شدن) حتی تاکسی های جدید به همان شکل قدیمی‌ ساخته میشن.

جالب بود برعکس اینجا که اول همه چی‌ را میاریم بالا بعد سعی‌ می‌کنیم برای کسانی‌ که مشکل جسمی‌ دارند بهسازی کنیم، اونجا همه چیز مسطح بود، فقط بعضی‌ قسمتارو کمی‌ بالاتر آورده بودند، (البته راننده ها هم سؤ استفاده نمی کردن)

 

شما با سه چرخه برقی و ویلچر می تونید همه جا برید چون همه وظیفه دارند شرایط را برای شما فراهم کنند حتی شما وقتی‌ می‌خواین برین سوار اتوبوس بشین مثل اینجا لازم نیست کلی‌ پله بالا برید چون پیاده رو و کف اتوبوس هم سطح طراحی شدن (جمعیت کشور ما که رو به پیری داره میره، همین نکتهٔ ساده در سال های آینده بسیار مشکل ساز میشه)! 

ساختمون ها هم در هر محدوده اگر یک شکل نباشند حداقل هم ارتفاع هستند (البته متفاوت بودن هم برای خودش مدلیه و جذابیت های خودش را داره!) حتی جالب بود برام که اگر بخواین توی خونتون هم تغییر بدید باید برین اجازه بگیرید!

 

بعد از دیدن مراکز خریدشون (سیتی سنتر) فهمیدم چقدر شهرای ما و تفکرات ما مشکل دارند! تقریبا تو اکثر شهرا جایی نداریم که آدما پیاده بتونن واردش بشن! البته پیاده روی برای ما زیاد عادی نیست و فکر می‌کنیم توی شهر، همهٔ خیابان ها باید از پیاده روها بزرگتر باشه (هنوز فرهنگ پیادروی و دویدن جا نیفتاده)! در پیاده رو ها هم تا جایی که دیدم سعی‌ کرده بودند از بتن برای ساخت استفاده کنند (هم ارزان تر و هم قابلیت ترمیم داره). همچنین هنگام بارندگی شهر دچار ابگرفتگی نمی‌شد و آسفالت ها هم از کیفیت بهتری برخوردار بودند همچنین سعی‌ شده بود بجای خط کشی از اسفالت های رنگی‌ استفاده کنند.

 

درضمن معماری ساده شهریشون و معماری ساختمونای خیلی‌ قدیمیشون برای من جدید و جالب بود. البته همانطور که معماری اونا برای ما جالبه! معماری ما هم برای اونا جدید و جالبه!

با این وجود هنوز برای من عجیبه که اونا چطور در قرن ها پیش چنین ساختمان های مرتفع و کلیساهای بزرگی‌ ساختند.

جالبتر از اون اینکه اون ساختمون هایی‌ که قرن ها پیش ساختند تو فکر خراب کردنش نیستن! اگر جای ما بود تا حالا 100 بار ساخته بودیمش (البته ساختن اشتغالزایی میکنه!!) ولی‌ دیگه اینا زمان، پول و فکرشون را میذارند برای کارهای مهمتر! ولی‌ ما هنوز با این چیزا سرگرمیم و  پیشرفت را این چیزا میدونیم!

جزیره گنج

چند وقت پیش دوستم زنگ زد و از من پرسید، نظرت چیه برم کشور ....... کلی‌ به من پول میدن بعدم جز دانشگاه های معروف دنیاست، بعدم درسم تموم شه میتونم برم آمریکا! به دوستم گفتم هدفت از رفتن چیه! گفت رسیدن به یک زندگی‌ خوب در یک کشور پیشرفته، البته با توجه به سنم دیگه قدرت ریسک ندارم!! گفتم دوست جون، اصلا این دانشگاه به شما کلی‌ پول داد ولی‌ آیا حاضری تو این کشور برای زندگی‌ بمونی‌! خودت میدونی چقدر زندگی‌ با این مردم با فرهنگ متفاوتشون سخته! پس این پول به چه دردت میخوره! گفت بعدش میرم آمریکا! گفتم شما میگی‌ سنم زیاده! بعد که درست تمام شد بعده پنج سال می‌خوای یک رونده جدید شروع کنی‌! اون موقع احتمالا چند تا بچه داری! خوب با توجه به هدفت یک جا برو که سریعتر وارد زندگیت بشی، بعضی از کشورا وقتی‌ داری درس میخونی میتونی کارای مهاجرتت رابکنی‌ بعضی از کشورام که خودت میدونی نخواستی درس را ادامه بدی بهت اجازه میدن که کار کنی‌، البته خوب اگر قصدت برگشت بود میتونست برات گزینهٔ خوبی حساب بشه.

http://s1.picofile.com/file/7932732682/%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D9%87%D9%94_%DA%AF%D9%86%D8%AC.jpg

گاهی اوقات متاسفانه یادمون میره که هدفمون چیه و خودمون را توی یک جزیرهٔ گنج زندانی می‌کنیم که پولامون و مدرکمون به هیچ دردی نمیخوره! تازه جزیره‌ هم امکاناتی نداره تا بتونی‌ پولت را استفاده کنی‌! البته تا چند وقت خودت را گول میزنی‌ که جز معدود آدم هایی‌ هستی‌ که تونستن وارد جزیره‌ بشن! بعدم خودت را با آزادیا جزیره‌ سرگرم میکنی‌ بعدم که به خودت میای و می‌فهمی تو جزیره‌ خبری نیست، به خودت میگی‌ برای ما که فرقی‌ نداشت ولی‌ بچه هامون با این همه گنج در آینده خوشبخت میشند و ... .

انگیزه نامه Motivation Letter

یکی از مدارکی که اغلب دانشگاه ها به هنگام اقدام برای پذیرش از شما میخواند انگیزه نامه Motivation Letter هستش. یکی از http://s2.picofile.com/file/7932737204/%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2%D9%87_%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_Statement_of_Purpose_.jpgمهمترین دلایل درخواست چنین نامه ای شناخت بیشتر شما، سنجش اشتیاق شما برای دریافت پذیرش و ادامه تحصیل و البته میزان سازگاری شما و اهدافتان با ساختار و امکانات موجود در آن دانشگاه می باشد. یک انگیزه نامهٔ قوی می‌‌تونه تأثیر بسزایی در جلب نظر استاد در گرفتن پذیرش و مخصوصاً کمک هزینه تحصیلی‌ داشته باشه. به نظرم برای خیلی‌ از دانشگاه ها این نامه فرمالیته است و اصلا بهش نگاه نمیکنند! ولی‌ برای بعضی از دانشگاه ها مخصوصاً در مقطع دکترا اهمیت فراوانی‌ پیدا میکنه و تا اینجا که دیدم وقتی‌ استاد می‌خواد روتون قضاوت کنه، انگیزه نامتون را میخونه! برای مثال دوستم در یک دانشگاه بسیار خوبه آمریکایی‌ پذیرش گرفت! بعد که رفت دنباله استاد، استاد انگیزه نامه را خونده بود و چند تا ایراد  گرفته بود مثلا اینکه در آینده نمی‌خوای دکترا بخونی؟ رفیقم هم گفته بود هدف زندگیم اینه! بعد استاد گفته بود پس چرا هیچ اشاره ای نکردی! علاوه بر اینکه باید از هدف آیندتون بگید، کلا به نظرم آدم باید یکم متفاوتم جلوه کنه و به یک نقطه عطف هم تو زندگیش اشاره کنه که باعث شده تغییر کنه، همچنین سعی‌ کنید صفحهٔ نوشتارتون ساده باشه، همچنین این متن یک جورایی نشان دهندهٔ قدرت نوشتارتون هست، پس حسابی‌ دقت کنید. درضمن معمولا محدودیتی برای تعداد کلمه ها ندارین ولی‌ زیاد طولانیش نکنید. من خودم ۱۰۰ تا انگیزه نامه گذاشتم جلوم و از روشون نوشتم (بهتون ایده میده)، البته خودم عوضش کردم! ولی‌ به نظرم شما در انتها به یکی‌ بدین که غلطاش را در بیاره چون متن طولانی بدون اشکال نمیشه! انگیزه نامه را بیرونم مینویسند ولی‌ باور کنید میتونید خودتون بنویسید فقط یکم وقت بذارین، اونایی هم که ببیرون مینویسند فکر نکنید آدمای خاصین، یک متن دارند، فقط اسمتون را عوض میکنند (البته نه همه جا) ولی واقعا اگه نتونستید بنویسید خودتون هم همین کار را بکنید! راستی‌ بعضی از دانشگاه ها هم به جای یک متن چند تا سوال میپرسند که باید بهشون جواب بدین که میتونید از همون متن انگیزه نامه، برای پاسخ به سوالات استفاده کنید. 

یادش بخیر، وقتی‌ داشتم انگیزه نامه می نوشتم نزدیک یک ماه وقت گذاشتم، حدود ساعت سه صبح بود که مطمئن شدم بهترین انگیزه نامه دنیا را نوشتم و همین طوری داشتم به صفحهٔ لپتابم نگاه می‌کردم و لبخند میزدم که ناگهان ... لپتابم سوخت! متاسفانه هیچ جام ازش بکآپ نگرفته بودم! فرداش هم که داشتم میرفتم لپتاب را بدم درست کنند تصادف کردم! تا چند وقت تو خودم بودم که چی‌ کارکنم (لپتابم هم درست نشد) و فکر می‌کردم، آیا این اتفاق ها نشانه چیزیه! در آخر هم مجبور شدم یک روزه انگیزه نامه بنویسم ولی‌ هیچ شباهتی‌ به اون اولیه نداشت! تا امروز هم این داستان یادم رفته بود، ولی‌ مجدد دارم بهش فکر می‌ کنم!