ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

مشکل خودته به ما ربطی نداره!

http://s3.picofile.com/file/7883816769/%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84_%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AA%D9%87_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D8%A7_%D8%B1%D8%A8%D8%B7%DB%8C_%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87_.jpgموشی در خانه صاحب مزرعه تله موشی دید! به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند: تله موش مشکل توئه به ما ربطی نداره! ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید! از مرغ برایش سوپ درست کردند ! گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند !گاو را برای مراسم ترحیم کشتند !و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت نگاه می کرد!!!!!
منبع: اینترنت


تصمیم گیری

اعضای قبیله سرخ پوست از رییس جدید می پرسن: آیا زمستان سختی در پیش است؟ رییس جوان قبیله که هیچ تجربه ای در این زمینه نداشت، جواب میده « برای احتیاط برید هیزم تهیه کنید» بعد میره به سازمان هواشناسی کشور زنگ میزنه: آقا امسال زمستون سردی در پیشه؟ پاسخ: «اینطور به نظر میاد»! پس رییس به مردان قبیله دستور میده تا بیشتر هیزم جمع کنند و برای اینکه مطمئن بشه یه بار دیگه به سازمان هواشناسی زنگ میزنه. شما نظر قبلی تون رو تایید می کنید؟ پاسخ: صد در صد! رییس به همه افراد قبیله دستور میده که تمام توانشون رو برای جمع آوری هیزم بیشتر صرف کنند. بعد دوباره به سازمان هواشناسی زنگ میزنه. آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیشه؟ پاسخ: بگذار اینطوری بگم؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر! از کجا می دونید؟ پاسخ: چون سرخ پوست ها دیوانه وار دارن هیزم جمع می کنن!

حالا تو روند پذیرشم با این مشکل روبرو میشید مثلا در یکی از دانشگاه های معروف کشورمون رسم هستش که رزومه را با عکس بفرستند، بعد از طرف می پرسی چرا عکس؟ میگن کار غیر حرفه ای هستش! میگه فلانی با عکس فرستاده و پذیرش با فاند گرفته (حالا سوال پیش میاد فلانی اگر بدون عکس می فرستاده پذیرش نمی گرفته؟!) یا در اون دانشگاه به همه پیشنهاد میشه کتاب 1100 را بخونند چون شاگرد اولشون این کتاب را خونده و نمره خوب گرفته! (مجدد سوال پیش میاد اگر این شاگرد اول به جای 1100 کتاب دیگه ای می خوند، نمرش تغییری می کرد؟!) کلا تو روند پذیرش باید یاد بگیریم منطقی فکر کنیم (با خواندن نظرات و مشورت کردن یاد می گیرید منطقی باشید) و خودمون تصمیم بگیریم  همچنین اصلا نباید آیندمون را با توجه به کارهای دیگران تعیین کنیم.

سفرنامه هلند - در مسیر بازگشت ۲

... اولین بار بود از تاخیر خوشحال می شدم هرچند که بازهم زمان زیادی نداشتم، خودم را به گیت کی ال ام رسوندم و از کارمندش پرسیدم که چه کار کنم اونم گفت نیاز به پرینت بلیت نداری و راهنمایی کرد که کجا برم (به قسمت فرست کلاس مراجعه کرده بودم) به بخش تحویل بار مراجعه کردم (تمام مسافرین هر خطوط هواپیمایی با هر مقصدی به یک محل مراجعه می کنند) به علت مشکلاتی که برام اونجا پیش اومد (حوصله تعریف کردن ندارم) با چند کارمند مختلف روبرو شدم که اکثرا از اخلاق مناسبی برخوردار نبودند (مایل به توضیح نیستم) در ضمن طبق مشاهداتم کی ال ام روی اضافه بار خیلی حساس هستش. بعد از این مرحله پلیس گذرنامه مراجعه کردم که خوب با چشماش من را بررسی کرد (انقدر دویده بودم و عرق کرده بودم که قیافم داغون شده بود) بعد از عبور از این مرحله هم باید به آخر سالن پرواز هواپیما می رفتم (این قسمت هم واقعا بزرگ است) که اون مسیر هم از ترس دویدم (از نکات جالب این قسمت هم پله برقی های فراوان و طولانی مسطحش است) بعد از دیدن آدما دیگه مطمئن شدم که به پرواز رسیدم (متاسفانه وقت نشد در محدوده ترانزیت چرخی بزنم و حتی نشد برای پس گرفتن مالیاتم مراجعه کنم)، در گوشه ای نشستم تا برای اسکن بدنی مردم را صدا کنند برای این کار هم در یک دستگاه با دست باز باید می ایستادیم و در صورت مشکل محترمانه مورد بازدید بدنی قرار می گرفتیم. فکر می کنم مجدد وارد سالن دیگه ای شدیم و منتظر سوار شدن شدیم ولی گویا هواپیما همچنان تاخیر داشت. دیگه داشت تاخیر هواپیما رو اعصاب می رفت (جایی برای نشستن نبود و من واقعا خسته بودم) تا بالاخره یک آقایی اومد و بهمون چند توصیه کرد و گفت اول مسن تر ها و بعد بچه دارها و در آخر هم آدمای بدون مشکل سوار بشوند (با این روش دیگه نیاز به صف نیست ولی از اونجایی که آدما قبلش صف تشکیل داده بودن کمی براشون سخت بود که اونو بهم بزنند و ...) اما تا در باز شد همه فکر می کردن در گروه اول برای سوار شدن قرار دارند و متاسفانه.... در هواپیما هم صندلیم یکی مونده به آخر (سمت چپ هواپیما) کنار یک آقای مسن قرار داشت اون آقا که کارش فقط سفر بود می گفت مخصوصا این جارو انتخاب کردم تا بتونم راحت بخوابم (صندلی یکی مونده به آخر پشتش صندلی نیست و راحت میشه صندلیتون را بخوابانید و راحت بخوابید)! بعد از بلند شدن هواپیما هم چون دو صندلی آخر خالی بود من رفتم اونجا نشستم، به جز ردیف من تعداد دیگری از صندلی های آخر هواپیما خالی بود بطوری که آدما در صندلی های وسط دراز کشیده بودن در مجموع به علت این که به ترتیب مراجعه شماره صندلی می دهند اگر عجله ای برای پیاده شدن ندارید در صندلی های آخر هواپیما با صندلی های خالی بیشتری روبرو میشید. در طول پروازم ذهنم به اتفاق اون روز و رفتار نامناسب کارکنان کی ال ام (چه ایران چه هلند) درگیر بود، در مورد پذیرایی هم با توجه به تجربه قبلی انتظاری ازشون نداشتم (هر چند از گرسنگی داشتم می مردم) در ضمن این دفعه فهمیدم که اگر یک نفر خواب باشه ازش پذیرایی نمیشه و مثل خودمون سهمیش را نمیذارند جلوش. از نکات جالب این پرواز هم اطلاع رسانی فارسی در مورد اقدامات ضروری پرواز و موارد ممنوع در ایران بود، در ضمن غذا هم به دو صورت سرو می شد که یک نوعش وجترین بود. بعد از فرود و در زمان معطل شدن برای خروج از هواپیما با مهماندار (مهمانداراشون مودب و خوش برخورد و میانسال بودند) هم صحبت شدیم که فهمیدیم خلبان شوهرش هست و تصمیم دارند تو تهران چند روز بگردن و از ایرانی ها هم بخوبی یاد می کرد (این سرمهماندار خیلی قد بلند و خوش برخورد بود). بعد از پیاده شدن سریع خودمو به پلیس گذرنامه رسوندم (کارمنداش واقعا خوش برخورد هستند) و از فرودگاه بیرون اومدم و سوار تاکسی فرودگاه شدم (هرچند طبق تجربه قبلی ترجیح می دادم با اتوبوس برم) در طول مسیر هم به سوالات راننده پاسخ دادم و به مشکلات و سختی های زندگیش گوش کردم (خودم را برای پرداخت پول بیشتر آماده کردم). چند وقت از برگشتم گذشته بود که به رایانامه کی ال ام بر خوردم که تاخیر را اطلاع رسانی کرده بود راستش اولش ناراحت شدم که چرا این رایانامه بهم دیر رسیده ولی الان خدا رو شکر می کنم چون اگر دیر راه می افتادم اصلا به هواپیما نمی رسیدم.

تارنماهای معتبر رتبه بندی دانشگاه ها

۱- رنکینگ تایمز ( (Times Higher Education

 شاخص های این دانشگاه تحقیق و میزان نفوذ پژوهش، تدریس، تنوع بین المللی و میزان درآمد از طریق همکاری با صنعت می باشد که نسبت به سایر رنکینگ ها کاربردی تر است.

۲-  رنکینگ شانگهای (ARWU)

 این رنکینگ که توسط دانشگاه شانگهای تهیه می شود بر اساس اعتبار اساتید دانشکده ها، طرح‌های پژوهشی و بودجه ی تحقیقاتی دانشگاه ها را رتبه بندی و منتشر می کند.

۳- رنکینگ کیو اس (QS)

این رنکینگ نیز دانشگاه ها را بر اساس نسبت تعداد اعضای هیئت علمی به تعداد دانشجوها، بررسی وضعیت استخدام، فعالیت های علمی، جهت گیری های بین المللی و تعداد مقالات ارجاع شده برای هر استاد طبقه بندی می کند.

۴- رنکینگ یو اس نیوز (US News)

معمولا برای انتخاب دانشگاه در آمریکا این رنکینگ پیشنهاد می شود البته این رنکینگ علاوه بر دانشگاه ها دبیرستان ها و کالج ها را نیز رتبه بندی می کند همچنین اطلاعات کاملی از دانشگاه های ملی و خصوصی، کیفیت دانشگاه ها و رتبه بندی رشته های تحصیلی در آمریکا در اختیار شما قرار می دهد. 

http://s1.picofile.com/file/7883825264/ranking.jpg

*** رتبه بندی ها می تونند معیاری برای انتخاب باشند ولی باز هم نمیشه بهشون اعتماد کرد به عنوان مثال اگر دانشگاهی در یکی از رشته های مهندسی ضعیف باشد رنک کلی آن پایین می آید (یا بلعکس) پس بهتر علاوه بر رتبه کلی رتبه رشته خودمون را هم بررسی کنیم. راستی فکر نکنین یک دانشگاه اگر در رنکینگ خاص رتبه خوبی داره حتما عالی است. در آخر هم این مطلب را چند وقت پیش در مورد رنکینگ یک دانشگاه خوندم که دوست دارم به آن اشاره کنم: طرف از یک دانشگاه در یکی از کشورهای همسایه تعریف کرده بود و نوشته بود این دانشگاه در یک سال 650 رتبه پیشرفت داشته پس دانشگاه عالی هستش و در سال های آینده حتما بالاتر هم میاد وبقیه را هم مسخره کرده بود که از این دانشگاه بد میگند! اولا لینک رتبه بندی را بررسی کردم دیدم از رتبه بندی های نامعتبر هستش که دانشگاه ها را بر اساس تعداد بازدیدکننده تارنماهاشون رتبه بندی می کنه! بعدم اگر یک دانشگاه با این سرعت پیشرفت کنه باید هارواردم جا بذاره! تا جایی که میدونم دانشگاه ها برای کمی پیشرفت سال ها برنامه ریزی می کنند و خیلی سخت هستش که حتی به رتبه دانشگاه های معروف رنکینگ نزدیک شد.

نکاتی برای بهبود مکالمه

http://s1.picofile.com/file/7883823866/dialogue.jpgبه نظرم سعی کنید خوب گوش بدید چه در طول روز و چه در کلاس، یکی از مشکلات خود من این بود که همیشه در کلاس ها در حال فکر کردن بودم که چی بگم و چی نگم، هیچ وقتم به حرفای سایرین گوش نمی دادم و به همین خاطر تا مدت زیادی هیچ پیشرفتی نداشتم، همان طور که قبلا گفتم لسنینگ خوب باعث خوب صحبت کردن میشه و برای تقویت لسنینگ هم شما باید ساعت ها به یک مطلب انگلیسی گوش بدید (حتی شده صد بار، قبلا توضیح دادم چطوری) در ضمن شما فقط نباید به مطالب آموزشی اکتفا کنید باید با مطالب روز (مانند سریال، مستند، اخبار و پادکست) در ارتباط باشید چون برای یک مکالمه خوب نیاز به منابعی دارید که انگلیسی زبان ها در حال حاظر از آن استفاده می کنند. در ضمن این گوش دادن ها باعث میشه که بصورت نا خودآگاه با گرامر هم آشنا بشید (وقتتون را زیاد با گرامر هدر ندهید به نظرم فقط در حد آشنایی کافیه) البته فقط گوش دادن به یک متن کافی نیست و باید از خودتون هم در مورد شنیده ها سوال بپرسید (اگر شخص دیگه سوال بپرسه بهتر چون کمک می کنه اعتماد به نفس پیدا کنید و از صحبت با شخص مقابل ترس و خجالتتون میریزه، خیلیا زبانشون خوبه ولی بخاطر همین ترس نمی تونند صحبت کنند) و پاسخ بدید تا کلمات و اصطلاحات به طور کامل در ذهن شما کاربردی بشه البته یادتون نره صداتون را هم ظبط کنید و بعد از هر تمرین به آن گوش بدید (باعث بهبود لهجه و کاهش اشتباهات میشه) حتی می تونید برای تمرین گرامر زمان فعل ها را هم عوض کنید در ضمن سعی کنید برای راحتی کار کلمات را در عبارت ها یاد بگیرید تا بصورت تکی چون معمولا تک کلمه در ذهنتون کاربردی نمیشه و شاید معنیش را بخوبی بدونید ولی نمی تونید در مکالمه ازش استفاده کنید اما اگر نشد حتما سعی کنید با تکرار زیاد کلمه براتون کاربردی بشه. در آخر هم یک بچه را در نظر بگیرید چندین ماه فقط گوش میده تا بتونه حرف بزنه ولی اگر از توانایی شنیدن محروم باشه متاسفانه از صحبت کردن (مکالمه خوب) هم محروم میشه. شما هم تا گوش ندهید (زیاد) حرفی برای گفتن نخواهید داشت همان طور که کودک بدون خواندن کتاب دستور زبان و لغات می تونه بعد مدتی (به مرور زمان) روان صحبت کنه، شما هم به امید خدا حتما می تونید.