ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ای دل

ای  دل گر از  آن  چاه  زنخدان  به  درآیی                 هر جا که روی زود پشیمان به درآیی

هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش                  آدم صفت از روضه رضوان به درآیی

http://s6.picofile.com/file/8230427076/%D8%A7%DB%8C_%D8%AF%D9%84.jpg

دنیای کوچک

چرا باید سفر کرد؟ چرا باید وارد اجتماع شد؟ آیا ما بهترین مردم دنیا را داریم؟ بهترین غذای دنیا؟ بهترین فرهنگ دنیا؟ فهیم و بصیرترین مردم؟ بهترین محصولات کشاورزی؟ بهترین تماشاگر؟ آیا فرهنگ و تمدن فقط دست ماست؟ متاسفانه شاید خیلی روشنفکرانه بگین نه!!!! ولی واقعیت اینه که اکثرا در اوهام زندگی میکنیم و خیالمون اینه که واقعا همچین چیزی هست!!!! حالا چرا اینجوری فکر می کنیم... از خودشیفتگیمون که بگذریم دلیل اصلیش اینه که کتاب نمیخونیم و فیلمم جز چندتا فیلم خیالی هالیوودی و سریال های رویایی چیزی نمیبینیم با مردم سایر فرهنگ ها حالا به علت شرایط جغرافیایی و حتی زبانی (عامل بسیار مهم) ارتباط نداریم... کشورای عزیز فارسی زبان را که آدم حساب نمی کنیم برادران عربم که اصلا حرفشو نزن!!! پس جز خودمون چیزی نمیمونه دیگه........

حالا چی شد که نوشتم؟!؟! میخوام به دو داستان اشاره کنم اول به یک دوست هم وطن و بعدم داستان یک ایتالیایی

دوست ایرانی

یک دوستی داریم اومده اینجا از یک شهر بسیارکوچک در ...... ایران، بسیار مهربان و با مرام ولی اولین بار که شاید وارد یک شهر حتی بزرگ شده... این دوست عزیز هنوز فکر میکنه مردم هم زبانش بیشترین جمعیت را در ایران و حتی شاید در دنیا دارند!!! اساسا فکر می کنه خاصند، توضیحش مفصله ولی حتما با این دوستان روبرو شدین ....(نمی خوام به کسی بی احترامی بشه ادامه نمیدم)

دوست ایتالیایی

یک فرصت بسیار فوق العاده نصیبم شد تا در یک روستا مهمان خانواده دوست ایتالیاییم باشم! به رسم ادب کمی آجیل به عنوان هدیه براشون بردم پدر کم حرف خانواده مشغول خوردن شده بود مادر خانواده گفت این آجیل ها از ایرانه؟ گفت جدی فکر کردم مال (اسم شهر یادم نمیاد) و جنوب ایتالیاست از بس خوشمزست...کمی گذشت میوه آورد گفت بهترین پرتغال دنیا از سیسیلی (یک چیز بی ربط به این خانواده: برای ایتالیایی ها غذاشون ناموسشونه فکر می کنند بهترینند).... در نهایتم روز بعد وقتی که مشغول کار در باغ خونه بود ازش خداحافظی کردیم اونم در حالی که پشتش به ما بود دستش را به عنوان خداحافظی بالا آورد و تمام......

میدونم خیلی بد تعریف کردم! ولی اگر اصل داستان را ببینید متوجه میشین اینام با ما فرقی ندارند...این بیچاره هام دنیاشون کوچیکه مثل ما فکر می کنند بهترین چیزا مال خودشونه چون اونم دنیاش تلوزیونشه (اونم به زبان ایتالیایی) و رسانه هاست و دیگر هیچ!!! صحبت طولانی ولی حوصله کم....

بسیار سفر باید کرد (خواند، دید و گوش کرد) تا پخته شود خامی......

*باید با فرصت بیشتری مینوشتم ولی الان به نظرم نوشتن بهتر از ننوشتن بود....