حتما میدونید که 2*2=4 چه درکلاس درس، چه در آسمان چه در 20 فرسنگ زیر دریا و چه در قمر پنجم نپتون...... مهم درک کردن مفهوم هست وقتی به مفاهیم آگاه بشیم در اصل شکی ایجاد نمیشه و همیشه آن اصل و واقعیت ثابت خواهد ماند.
به مانند مفهوم واقعی خدا که اگر آن را درک کنیم هیچ وقت در وجود و راه رسیدن به او شک پیدا نمیکنیم حالا چه در سختی و چه در خوشی، چه در اوج و چه در حضیض، چه در قطب شمال باشیم و چه در زوریخ سوییس.... شاید به همین دلیل هست که فلاسفه تاکید زیادی بر دانستن و یادگیری مفاهیم دارند و وقت زیادی برای اون اختصاص میدن.... این روزا شاید برای تصمیم گیری و زندگی بهتر، بهتره مفهوم و تفاوت این موارد را دانست و شاید حداقل بهشون فکر کرد: تفاوت مفهوم اخلاق و ادب (و همچنین هر کدام از چه نشات می گیرد)، تفاوت مفهوم دینداربودن و مذهبی بودن، تفاوت هوش و عقل و خردمندی، تفاوت خودخواهی و خودشیفتکی و خوددوستی، تفاوت محبت و مهرطلبی، مفهوم هدف و موفقیت، مفهوم عدالت خدا و حق الناس که تک تک لحظات زندگی خود و نسل های آینده را تحت تاثیر قرار می دهد.
این ضرب المثل راحتما شنیدین که گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده.... به نظرم یکی از غم انگیزترین مشکلات انسان ها مرتبط به همین ضرب المثل است وقتی به خود دوستی و خودشناسی نرسیدیم و بجای تلاش فقط برای بقیه مشکل ایجاد می کنیم و ترجیح میدیم در اتاق شیشه ای که جامعه و خانواده به نادرست برامون درست کردن وقت بگذرونیم...
گاهی تلاش برای رسیدن به هدفمون نمیکنیم و اگر بهتر بگم یک بی عرضه بدرد نخور که از شرک خفی رنج میبریم، هستیم....از اونجاست که میگیم آقا گوشت بو میده!!! به جایی که بگیم من بی عرضم و حاضر نیستم یک نردبان و چارپایه بسازم و بذارم زیر پام!!! همیشه انتظار داریم بقیه این کار را بکنند و برامون بسازند و بذارن زیر پامون و یک عده هم به همینم راضی نیستن و باید حتی بعد دادن چارچایه باید کولشون کنی بذاری روی چارپایه!!! همشم نگاهشون به بقیست و میگن این باباش چارپایه داشت و یا اون شانس آورد......خوب این جور آدما یک روز بیخیال گوشت میشن هرچند تو این مدت، هزاران تهمت میزنن و زندگی را برای بقیه سخت می کنند، ولی بالاخره بیخیال گوشت میشن، حالا حالت خوبش اینه که از مهر طلبی و خود شیفتگی در بیان و به فکر فرو برند ولی گاهی وارد فاز تلخ بعدی میشن که در ادامه به سقوط روانی نزدیک میشن... اونم مرحله توهم مقدس سازی هست یعنی این که بی عرضگی و آویزون بودنشون را ربط میدن به خواست خداوند عادل، در ادامه کمی جلوتر میرن و همه جا داد میزنند هدف از نگرفتن گوشت کمک به بقیست!!! میگه نخوردم که بقیه بخورن، من میخوام دست بقیه را بگیرم تا همه بخورند، برخلاف اینکه همه بدند و خوردند من خوبم و فداکار!!! هرچند تو همین سال ها همش ذهنشون به اون گوشت هست و حتی نمیتونند با کسایی که چارپایه ساختن روبرو بشن.....