ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

گفتگوی ارزی

سلام حالت چطوره؟ چه خبر؟ چه میکنی؟ خوبم، خدارو شکر، دارم زبان میخونم! چطوری با اوضاع ارز؟ خوبم، مگه چطور باید باشم؟ (نوسان ها تازه داشت به اوج میرسید) خیلیا با این اوضاع بی‌خیال رفتن شدن، تو چطور بهش فکر نمیکنی؟ نکنه رفتی‌ ارز ارزون خریدی!؟ اگه داری لطفا به منم بده، چطوری زبان میخونی با این اوضاع؟ آخه من که کاری نمیتونم بکنم! وظیفهٔ من الان زبانه (تا اون روز اصلا بهش فکر نمیکردم)! اول باید پذیرش بگیرم تا به ارز فکر کنم! بعدم به نظرم اون وقتی‌ که من می‌خوام برم اوضاع بهتر میشه! خوشبحالت انقدر خونسرد و خوشبینی‌! .......کاری نداری؟ نه، خداحافظ، ممنون زنگ زدی.

http://s4.picofile.com/file/7932700428/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C_%D8%A7%D8%B1%D8%B2%DB%8C.jpg

حالا من که انقدر خودم خونسرد بودم و اصلا به این چیزا فکر نمیکردم و بقیه را توصیه می‌کردم به آرامش از اون شب آرامش خودم را از دست دادم! و نتونستم درس بخونم! حالا بببینید این چرخه نگرانی چطور بزرگ میشه! و یک عده اگر شروع کنند به خرید چه اوضایی پیش میاد! اول در چرخه شایعه پیش میاد بعد نگرانی بعدم که اوضاعی که میدونید! حالا جالبه همه این حرفا رو میدونیم ولی‌ ....! با این وجود بازم هنوز به آینده خوشبینم! (امیدوارم چرخه مثبت تشکیل شه)

حالا اینم آخرین گفتگوی من با یک دوست دیگه که امروز اتفاق افتاد!

سلام سفارت چطور بود؟ کارت راه افتاد؟ برسم برات تعریف می‌کنم، معلوم نبود این همه ادم از کجا اومده بودن! ساعت چهار و پنج دقیقه صبح اونجا بودم تا تونستم نوبت بگیرم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد