ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

نویسندگی و افسردگی

وقتی شروع به خوندن وبلاگ دانشجوها و مهاجرین کردم متوجه شدم اکثر نویسنده ها افسردن یا از روزگارشون ناراضی یا در شرایط سختی هستن یا خود را یک دانای کل می دونند که کسی (نه خانواده نه دوستان نه جامعه) مرتبه و مقام والای اونارو درک نمیکنه و همه این نویسندگان وبلاگ را وسیله ای برای تخیلیه احساسات و ایده های ارزشمند خود که کسی اونا رو درک نمی کنه و متوجه نمیشه، می دونند معمولا هم وبلاگاشون در زمان سختی هاشون شروع میشه و وقتی بجاهای خوب میرسه به طور ناگهانی به پایان میرسه (احتمالا نویسندشون به شرایط روحی پایداری میرسه و دیگه نیاز به نوشتن نمیبینه) البته وبلاگ هایی هستن که واقعا آدم از روحیه نویسندشون لذت میبره ولی به نظرم اکثر نویسندگان از تنهایی و کمبود روابط با محیط اطرافشون رنج می برند.

البته در مورد خودم بگم که با نوشتن آرامش پیدا می کنم و از موقعی که شروع به نوشتن کردم به ثبات شخصیتی بهتری نسبت به گذشته رسیدم و حتی وقتی میام کار اشتباهی کنم نوشته های وبلاگم و توصیه هام یادم میاد و نمیتونم دیگه هر کاری بکنم، فقط امیدوارم دچار ویژگی های بد وبلاگ نویسی نشم البته میدونم بعضیاش تو وجودم هست ولی امیدوارم به مرور کمتر شه (که به نظرم شده).

نظرات 2 + ارسال نظر
ضدهوایی 1392/03/24 ساعت 17:13

ماشالله تحلیل

واقعیت تلخه...

ضدهوایی 1392/03/26 ساعت 01:34

خب حرفت درسته.ولی دلیل نمیشه طرف توهم میزنه.شاید واقعا درک نمیشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد