ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

تلی از مشکلات

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد. پس برای این که حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود. مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد. روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا این که به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستاییان از چاه بیرون آمد!

http://s4.picofile.com/file/8101130842/donkey.jpg

مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم این که از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود! البته سکو درست کردن هم واقعا آسان نیست! باید در ابتدا منطقی تصمیم بگیرید و همچنین هدفتون (بیرون آمدن از چاه) را در ذهنتون روشن نگه دارید از همه مهمتر توانایی این را داشته باشید که حرف های سایرین شما را نا امید نکنه (عجب الاق احمقی! ته چاه را ندیده! چاه به این گندگی را چطور ندیده! الاغ کور! ....) خلاصه این که سخته، ولی اگر هدف واقعی داشته باشید به خواست خدا شدنیه....

منبع متن اصلی: نامشخص

نظرات 1 + ارسال نظر
REZGAR 1392/10/09 ساعت 01:24

مطلب جالبی بود....خیلی حال کردم (دنبال یه شکلک دیگه بودم ، پید نکردم این رو گذاشتم )

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد