با لطف و خواست خدا، این پنجمین سال هم گذشت، روزی یه تصمیم گرفتم و خدا هم لطف کرد و در این مسیر من را کمک، همراهی و راهنمایی کرد. خدارو شکر که به روزمرگی دچار نشدم و این مسیر را شروع کردم، البته چون هدف داشتم باید کمی صبر میکردم و حرف مردم را تحمل.... البته همچنان کمی از مسیر را آمدم، ولی همین مقدار هم کلی به من آموخت...
البته از اینجا به بعد مسیر زیباتر شده ولی سختی هاشم بیشتر، امیدوارم که از مسیر منحرف نشم و به جلو پیش برم...
در مورد وبلاگ هم که همینجور مشخصه کاربران واقعیشو پیدا نکرد حالا به ضعف نوشتاری من برمیگرده یا موضوع نوشته هام، با این وجود هنوز دوست دارم برای خودم بنویسم...
مبارک!
من هستم، بنویسی می خونم. خوشم می آد از نوشته هات.
وقتی میبینم یه وبلاگ هنوز زندست کلی عشق میکنم
بنویس داداش منتظر نوشته هات هستیم
چشم
وبلاگتون منحصر به فرد و عالی هست..لطفا ادامه بدید.
بسیار لطف دارید...