ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

توهم

در جمع دوستان همیشه این سوال تکراری مطرح هست بمانیم یا خیر!؟ این جا بهتر هست یا وطن و.... نوع پاسخ به این سوال در گروه های مذهبی و غیر مذهبی بسیار متفاوت هست ولی به نظرم زیاد نمیشه به این قبیل سوالات پاسخ مناسبی داد چون چندتا سوگیری داره همزمان اتفاق میفته.

 با اشتراک گذاری این سوالات در جمع محدودی از افراد که اینجا هستند (عده ای که آمده اند که بمانند، عده ای که برگشتند برشون گردوندند، عده ای که باید میرفتند نرفتند، عده ای که میخواستند برگردند و الان دوست دارند بمانند و ... (همه مشترک در ماندن)) دچار سوگیری دوام نگری میشید (مثل اینکه برید وسط بیمارستان و آمار آدم های سالم جامعه را بگیرید و نتیجه بگیرید همه جامعه بیمارند)، و افرادی هم که می خواهند پاسخ دهند با توجه به اینکه به هر دلیل (با توجه به مزایا و معایب) تصمیم به ماندن گرفتند در پاسخگویی معمولا دچار سوگیری اثر شترمرغ میشند (برای کمتر درد کشیدن همه واقعیت را نمی بینند) هر چند که بارها این سوال ها در ذهنشون می چرخه....

شاید هم به همین خاطر هم در این مباحث پاسخ دهنده یا با تمسخر پاسخ میده، یا حتی میگه چرا هر کسی به خودش اجازه میده در این مورد نظر بده... و سعی هم بکنه منطقی پاسخ بده دچار تناقض گویی میشه....

طبق تجربه من افراد به اصطلاح مذهبی برای پاسخ به این سوالات تناقض بیشتری دارند با توجه به اینکه برای آن ها اعلام انتخاب (تصمیم برای ماندن) بر مبنای رفاه و و دلایل مالی ضد ارزش محسوب میشود و همیشه دنبال دلایل ثانویه (گاها متوهمانه) هستند در نتیجه گاهی می شنویم که استدلال می کنند مردم کشور خودمون خیلی بداخلاق، بد و دزد شدند (و اینجا مدینه فاضله هست)!!! در همه خیابان های اطراف خانه ما در وطن اصلی افراد در حال خودفروشی هستند (به نظرم بی غیرتی است مردمی را که در آن فشار مالی در حال زندگی هستند را بخاطر آرام کردن افکار خودمان انقدر تحقیر کنیم) و.... !!!  و یا در اینجا در حال صدور دین هستیم (در حالی که در مجموع با یک خانواده بیشتر در ارتباط نیستند)!!!! و هزاران دلایل عجیب و غریب که گاهی حتی نمیشه آدم خندش را کنترل کنه (از استدلال های غیر منطقی و بی ربط هم که بگذریم).... در حالی که از فردی که به اصلاح مذهبی نیست این سوال را بپرسید یک پاسخ ساده می دهد (بدون هیچ عذاب وجدانی) و بحث را به پایان می رساند من اینجا کار و رفاه بهتری دارم.

در مجموع به نظر من نسلی که اینجا ورود کرده، با توجه به اینکه اکثرا در یک نقطه خاص شهری (معمولا مهاجر نشین) زندگی می کنند، از یک فروشگاه خاص خرید میکنند دوره همی با دوستان محدود هموطن هست سفرهای تفریحی بلند مدت به ایران هست، پیگیر سریال های ایرانی هست (و مباحث دیگر مثل بحث زبان و ....) زیاد نمیتونه پاسخ عمیقی نسبت به فرهنگ و ساختار جامعه که تنیده در اقتصاد، سیاست، دین و تاریخ و ... بدهند (البته اکثرا صاحب نظریم)! در نتیجه چون به شکل توریستی با جامعه در ارتباط هستیم با توجه به دوستان، کار، شرایط مالی و از همه مهمتر ارزش ها نوع نگاهمون به واقعیت هم تحت تاثیر قرار میگیره. اگر با خودمان صادق باشیم و بپذیریم که به دلیل چه شرایطی ماندگار شدیم شاید بشه بطور موردی این موارد را بررسی کرد (مشکلات را پیدا کرد) و با استفاده از تجارب هم برای ان ها راه حل پیشنهاد داد که اون هم مستلزم احترام و اجازه به فکر کردن و اشتراک گذاشتن نظرات هست (راه درازی داریم تا به این نقطه برسیم).

نظرات 1 + ارسال نظر
رویا 1400/06/30 ساعت 14:57

خیلی زیبا بود! و به ابعاد مختلف قضیه تقریبا هم سطح پرداخته شده بود

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد