ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

فرهنگ کاری خیلی بد

اخیرا یک همکار خانم هموطن وارد گروه ما شدند و یکی از مسیولیت های من راهنمایی و هدایت ایشان در کار و پژوهش است. ایشان همانند سایر بچه های دپارتمان حضور پر رنگی در ازمایشگاه دارند... این خانم همکار، بسیار پرانگیزه هستند و مشتاق کار، البته کمی بی تجربه در کار... این مورد هم اضافه کنم این همکار خانم قبل از اینکه کار را شروع کنند از دوستان خانمشون (در دانشگاهی که الان مشغولیم تجربه داشتند) راهنمایی خواسته بودند که دوستان به عنوان اولین پیشنهاد و توصیه گفته بودند: در لباس پوشیدن و رفتار در این محیط دقت کن! خوب تا اینجای کار همه چیز عادی است! ایشان فکر می کنند وارد یک محیط حرفه ای شده اند و دانشجویان و کارکنان به عنوان یک فرد جدید سعی می کنند با ایشان آشنا بشوند! البته بعد از این سال ها برای من کاملا طبیعی بود که اشتیاق آشنایی با ایشان بیشتر از من تازه وارد باشد...
اما این گفتگو ها به یک آشنایی ساده ختم نشد!!! یک نفر هر روز فرصتی پیدا میکنه (فکر کنم رادار نصب کرده) که شوخی های واقعا غیر اخلاقی کنه و سر و به وضع لباس این خانم بند کنه! یک نفر دیگه میاد میگه چه کار احمقانه ای داری انجام میدی ما کارای احمقانه را میدیم به خانم ها! یک نفر دیگه میگه من اینجا دختری نمیبینم و .... خلاصه این داستان هر روزه ماست اول با خنده شروع شد و الان خانم همکار دنبال لحظه های خلوت ازمایشگاه است تا کسی بهش مراجعه نکند (مزاحمش نشود). این هم البته اضافه کنم بعد از این همه سال، همچنان من با خواهش و تمنا کارها را جلو میبرم ولی ایشون کاری که در یک ماه من میتونم انجام بدم را در لحظه میتونه جلو ببره (به حرف خانم همکار سریعتر گوش می دهند)! از وقتی ایشان اومده حتی ادم هایی که به من مراجعه و سلام می کنند هم بیشتر شده!!! اون اوایل که درس را شروع کرده بودم از این رفتارهای دوگانه خیلی ناراحت می شدم ولی (متاسفانه) الان به عنوان یک واقعیت جامعه ای که در آن ساکن هستم، پذیرفتمش!!! متاسفانه این رفتارها محیط را سمی می کند مثلا در سال های گذشته خیلی مشتاق بودم با همکارها جدید خانم و آقا صحبت کنم ولی بیشتر اوقات گفتگو با خانم ها خیلی عجیب و بد پیش می رفت (رفتارهای عجیب و گاهی بی ادبانه)... بعد از این سال ها کاملا درک می کنم چرا در یک محیط الوده افراد حالت تدافعی میگیرند ...
قسمت تلخ ماجرا اینجاست که این افراد همیشه مدعی هستند و همه دنیا را مسخره می کنند!!! و از هم مهمتر این که اینجا دانشگاه است!!! و معلوم نیست در دنیای واقعی چه خبر است... سال اول بودم از استادم انتقاد کردم بابت این رفتارها! ولی به من گفت سخت نگیر اینجا تازه خیلی خوبه در صنعت نمیدونی چه خبره!!! تو حساسی...!!! البته همه اینگونه نیستند در میان همکاران دوستان آسیایی خیلی مودب و حتی انسانی با خانم ها رفتار میکنند!
البته من فقط نظاره گر این وقایع نبودم! سال پیش در کمیته فرهنگ و روابط کاری دانشگاه وارد شدم تا ارزیابی چند ساله از دانشکده داشته باشیم! نتایج و مصاحبه ها شرایط را خوب نشان نمی داد، سعی کردیم در گزارش نهایی انعکاس بدیم ولی درنهایت از بالا پیام رسید روی گزارش اب بریزید (با همین لحن) این موارد برای رنکینگ دانشگاه مناسب نیست!
و در آخر اینکه من تجربه کار و تحصیل (مقاطع بالا) در ایران را ندارم ولی همیشه در دانشگاه و اداره اموزش و پرورش تحت تاثیر ادب و لطف خانم ها قرار می گرفتم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد