ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

سفرنامه آمستردام - ونیز شمال

آمستردام، شهری که بخش مرکزی آن بافت قدیمی خود را حفظ کرده و همانند یک موزه می توان با قدم زدن یا قایق سواری در کانال های شهر از بناهای زیبا و قدیمی آن که در کنار آب واقع شده اند لذت برد.

در واقع یکی از جاذبه‌های اصلی گردشگری در آمستردام، قایق‌سواری در کانال‌های مرکز شهر است که از مقابل بسیاری از ساختمان‌های قدیمی و زیبای شهر می‌گذرد.

بلیت این قایق ها را هم می تونید از مراکز توریستی (به علت توریستی بودن شهر این مراکز زیادند) یا خود ایستگاه توقف قایق ها تهیه کنید (تصور یک جای بزرگ را نکنید که باید برای رسیدن به مکان مورد نظر کلی بزرگراه را رد کنید و کلی زمان و انرژی بگذارید، تقریبا همه جا با پیاده روی در دسترسند).

بعد از سوار شدن به قایق های کروز شما در مسیرهای مشخص حرکت می کنید و با توجه به مکان مورد نظر اطلاعات مورد نیاز به شما داده می شود (مطالب از قبل ضبط شده و به چند زبان خوانده می شود). 

در طول مسیر به شما خانه های کنار کانال و خانه های قایقی (عده ای از مردم در قایق هاشون زندگی می کنند) نشان داده می شود.

همچنین شما با تاریخچه کانال ها (قدمت کانال ها به سیصد سال پیش و حتی بیشتر باز می گرده که نشان میده سال هایی که ما خواب بودیم در این سرزمین مشغول کار و تلاش بودند) آشنا می شوید.

در ادامه از مقابل خانه های کنار آب (همان طور که مشاهده می کنید ساختمان ها دارای عرض بسیار کمی هستند) عبور می کنید.

***متاسفانه برای چندمین بار مطالب پاک شده که در روزهای آینده بروز می گردد.

سفرنامه آمستردام– نقاط دیدنی

حدودا دو روز طول می کشه تا از نقاط اصلی این شهر و موزه ها بازدید کنید (نه همه مکان ها) توصیه میشه اگر به این شهر سفر کردید به میدان دام که یکی از میدان های اصلی و معروف شهر است سر بزنید.

در کنار این میدان و در مقابل بنای یادبود کشته شدگان جنگ، قصر سلطنتی دام که در آن جشن های سلطنتی برگزار می شود قرار دارد.


در کنار این عمارت، کلیسا و موزه مادام توسو جای گرفته است که یکی از مقصدهای اصلی توریست ها می باشد.


همچنین شما می توانید از تورهای گشت شهری، گشت کانال های آب و گشت روستاهای حومه (در گشت روستایی شما به بازدید تعدادی از روستاهای اطراف و دیدنی های آن ها مانند آسیاب بادی می روید و با ساخت پنیر و کفش های سنتی هلندی آشنا می شوید) استفاده کنید بعلاوه می توانید به موزه های امپراتوری، ون گوک و الماس هم سر بزنید.

 

در آخر هم اگر در زمان مناسبی به آمستردام سفر کرده باشید می توانید از باغ زیبا و معروف کوکنهف بازدید کنید (در بعضی از ماه ها جهت بازدید باز است).

***متاسفانه برای چندمین بار مطالب پاک شده که در روزهای آینده بروز می گردد.

سفرنامه آمستردام– موزه مادام توسو

این موزه که مجسمه های مومی (بسیار طبیعی) افراد مشهور در آن قرار دارد در کنار میدان دام شهر آمستردام واقع شده است و سالانه میزبان تعداد زیادی بازدید کننده از سراسر دنیا می باشد.

در بدو  ورود به آمستردام در اکثر مغازه ها (مراکز توریستی) تبلیغ بلیت ارزان موزه را به وفور می شد دید ولی ما با خودمون گفتیم حتما خود موزه ارزون تر می فروشه! ولی در کمال تعجب علاوه بر این که گرون تر بود باید تو صف هم می رفتیم ولی اونایی که اون بلیط ها را تهیه کرده بودن لازم نبود صف طولانی را تحمل کنند (من هنوز نفهمیم چطور میشه هم ارزون تر باشه هم بدون صف تازه مردم هم ازشون بلیت نگیرند! البته خودمون هم اعتماد نکردیم و ضرر کردیم) پس اگر به این شهر سر زدید تمام بلیت ها را از همین مراکز تهیه کنید. در هنگام ورود هم یک عکس با شخصیت های فیلم دزدان کاراییب از شما گرفته می شد و در زمان خروج در صورت تمایل می تونستید عکس را بخرید، وارد ساختمان موزه شدیم مسیر طوری  طراحی شده بود که ابتدا با آسانسور به بالا ساختمان بردنمون و در نهایت با پایین آمدن و دیدن مجسمه ها از ساختمان خارج شدیم (البته قسمتی از موزه در حال بازسازی بود و اجازه ورود نمی دادند) البته من انتظار شخصیت ها و فضای بزرگتری داشتم ولی به هر حال می تونستید در این موزه شخصیت های سیاسی مانند رهبران معنوی کشور ها رییس جمهوران و ملکه و پادشاه هلند


 

هنری مانند بازیگران و خوانندگان معروف هالیوود همچنین نقاشانی چون ونگوک

***متاسفانه برای چندمین بار مطالب پاک شده که در روزهای آینده بروز می گردد.

سفرنامه هلند- ورود

قبل از این که وارد کشور هلند بشم کلی برنامه ریزی کرده بودم که به قطار مستقیم شهری که میخوام برم برسم ولی با توجه به تاخیری که از ایران پروازمون داشت کمی با تاخیر به آمستردام رسیدیم و من هم بخاطر اینکه به قطار برسم اولین نفر به علت اینکه باری نداشتم از هواپیما خارج شدم و با سرعت زیادی تابلوها رو دنبال کردم تا وارد سالن بزرگی شدم که ساک و وسایل سفر آدما در حال چرخش بود (هنوز موندم چطوری چمدون ها انقدر سریع رسیده بود) چمدون خودم را برداشتم و سریع درب خروج را پیدا کردم و مسیر را ادامه دادم تا به پلیس فرودگاه رسیدم، پلیس هم زیادی خوشحال بود گذرنامم را گرفت بجایی که به من نگاه کنه دقیقا به بالای سرش نگاه کرد و یک مهر زد تو گذرنامم و به من لبخندی زد و خوش و آمد گفت!!!! با تعجب از این قسمت رد شدم البته بعدا متوجه شدم که به بعضیا واقعا گیر داده بودن و نمیدونم چرا انقدر سریع کار من تموم شد حتی به عکسم هم نگاه نکرد. وارد سالن اصلی فرودگاه بزرگ اسخیپول شدم. (کلیه تصاویر از اینترنت)

سریعا برای اینکه به قطار برسم از نگهبان محل فروش بلیط را پرسیدم و نگهبانم پشت سرم را نشان داد (همان طور که در شکل زیر می بینید یک تابلوی بزرگ بود که من با کمال تعجب ندیدم) من هم با عجله به طرف محل فروش بلیت رفتم ولی متاسفانه زمان را از دست داده بودم و باید حدود 45 دقیقه ای برای قطار مستقیم بعدی صبر می کردم. در ضمن شما اگر از فروشنده تقاضا کنید به شما پرینت زمان حرکت قطار ها و ایستگاه هایی که باید قطار خود را عوض کنید را می دهد.

البته میشد با قطار غیر مستقیم هم رفت ولی به علت داشتن بار و آشنا نبودن با محیط ترجیح دادم با قطار مستقیم سفر کنم و تا آمدن قطار مستقیم بعدی در ایستگاه زیر فرودگاه صبر کردم (الان پشیمونم که چرا بجای گذروندن وقت در ایستگاه در فرودگاه چرخی نزدم) البته اون موقع فقط دوست داشتم سریع برسم به خونه!

 

برام جالب بود که مهماندارها هم با قطار رفت و آمد می کردن و به محل زندگی خود باز می گشتن خط راه آهن هلند تقریبا از تمام شهراشون عبور می کنه و حتی به کشورهای همسایه هم دسترسی داره که می تونید از تارنمای راه آهنشون مسیرها و زمان ها را چک کنید (شهرها با قطار بهم دسترسی دارند و در داخل شهر هم میتونید با تراموا و اتوبوس به محل مورد نظر خود برسید) حدود 8:40 صبح بود که سوار قطار شده بودم تقریبا قطار کاملا خالی بود و جز من کسی نبود من هم شروع کردم به استفاده از جی پی اس موبایلم و داشتم خودم را پیدا می کردم با این فکر که دارم از اینترنت مجانی استفاده میکنم همه چی را بروز کردم ولی نگو که داشتم از اینترنت موبایلم استفاده می کردم (بعدا حدود 200 تومنی خرج برامون گذاشت). در طول سفر برام جای سوال بود که چطوری چک می کنند کسی بدون بلیط سوار شده یا نه که در انتهای مسیر یک آقایی اومد و بلیطامون را باطل کرد ولی بازم در مجموع می شد از دستشون در رفت ولی اگر بگیرنت می تونند جریمه سنگینی ازتون بگیرند. درضمن قطارشون دو نرخ داشت که تفاوت بلیط گرونتر با ارزونتر در رنگ صندلیاش بود (من تفاوت دیگه ای ندیدم)! در طول سفر هوا تاریک بود و نزدیکای ۹ صبح هوا تازه داشت روشن می شد! همان طور که انتظار داشتم همه جا سرسبز بود همچنین در طول مسیر با ترافیک کشور هلند هم مواجه شدم برام خیلی جالب بود ساعت نه صح خودرو ها با چراغ روشن در حال حرکت بودن!