ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

چرا ها!

وقتی در حال زبان خوندنیم یا داریم کارای پذیرش را جلو می بریم و خیلی تحت فشاریم کلی سوال اضافی ذهنمون را درگیر می کنه و برامون مشکل ساز میشه حالا جالب این سوالا تمومی نداره و با توجه به شرایط فقط ظاهر این سوالا عوض میشه! به عنوان مثال:

وقتی دارین کارای پذیرش را انجام میدید این سوالا براتون پیش میاد:

چرا برم؟!

کدام کشور برم؟!

کدام دانشگاه برم؟!

کدام رشته و شاخه را دوست دارم؟!

چرا اصلا درس بخونم؟!

بعد که پذیرش اومد سوالا میتونه به این شکل تغییر کنه:

چرا این رشته را انتخاب کردم؟!

چرا این دانشگاه؟!

چرا این کشور؟!

چرا دارم میرم؟!

بعد اگر به کشور و دانشگاه مورد نظر برسیم سوالا میتونه به این شکل تغییر کنه:

چرا این رشته اومدم؟! اون رشته اوضای کارش بهتره.

چرا این دانشگاه اومدم؟!

چرا این کشور؟! اینجا که اوضاش بدتره.

چرا اصلا اومدم؟!

چرا اصلا دارم درس میخونم؟

تصمیم میگیره برگرده سوالا میتونه به این شکل تغییر کنه:

چرا درسم را همان جا نخوندم؟!

چرا درسم را ادامه ندادم؟!

چرا اصلا برگشتم؟!

حالا اگر تصمیم بگیره بر نگرده سوالا میتونه به این شکل تغییر کنه:

چرا این رشته را خوندم؟ اصلا بازار کار نداره.

چرا درسم را تا دکترا ادامه دادم؟ همان ارشد کافی بود.

چرا بر نگشتم؟

و این چرا ها ادامه دارد...

کجا خوبه ؟

یکی‌ از مهمترین سوالایی که باید از خودمون بکنیم اینه که با توجه به اهدافم و علایقمون کجا خوبه !؟

اگر هدفمون مهاجرت باشه باید یک کشورایی بریم که کارای مهاجرتمون سریع پیش بره.

اگر هدفمون یک زندگی آروم و ثابت هستش باید یک سری کشورای خاص را انتخاب کنیم.

اگر هدفمون زندگی با استرس و فعال هستش و به دنبال فرصت ها جدید هستیم، کشور مقصد را تحت تاثیر قرار میده.

اگر دوست دارید در محیط شلوغ یا یک شهر بزرگ زندگی و تحصیل کنید کشور و دانشگاه انتخابی تغییر میکنه.

اگر دوست دارید راحتتر با خانوادتون در ارتباط باشید باید از یک سری از کشورا صرفنظر کنید.

اگر هدفتون اینه که واقعا در یک محیط فقط علمی با دانشجوهای نخبه تحصیل کنید باید فقط به یکسری از دانشگاه های خاص برید.

اگر هدفتون بازگشت به وطن هستش باید دانشگاه و کشورای خاصی را انتخاب کنید تا بعدا بتونید از مدرکتون استفاده کنید.

اگر هدفتون فقط مدرک هستش باید جایی را انتخاب کنید که با کمترین زحمت بشه مدرک گرفت.

اگر نمیتونید خیلی هزینه کنید باید با توجه به داشته هاتون دانشگاه و کشور را انتخاب کنید.

اگر اخلاق و ملیت اطرافیانتون براتون مهمه اکیدا بهتون پیشنهاد میشه هر جا نرید.

اگر هدفتون اینه که از هموطناتون دور بشید یا جایی برید که پر از هموطن باشه باید در انتخاب دقت کنید.

اگر آب و هوا و شرایط جغرافیایی براتون مهمه باید انتخاباتون را محدود کنید.

اگر هدفتون تحصیل یا کار در یک رشته خاص هستش ممکن بعضی از کشورا رو از دست بدین.

اگر هدفتون هم تحصیل و هم تفریح هست هر جایی نمی تونید برید.

اگر ...

پس دقیقا مشخص نیست برای هر کسی کجا خوبه و باید هر کسی خودش با توجه به خواسته هاش محل خوب را مشخص کنه.

حالا ممکن شما چندین هدف از موارد بالا را دنبال کنید که به همین خاطر باید برای هر هدف یک امتیازی در نظر بگیرید و به دانشگاه ها و کشورا امتیاز بدید و در نهایت با توجه به امتیاز های داده شده تصمیم بگیرید کجا براتون خوبه.

آرایشگر و مشتری

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت.
آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند، وقتی به موضوع خدا رسید.
آرایشگر گفت: من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر جواب داد: کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود.
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت:میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.
آرایشگر گفت: چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم.همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
مشتری با اعتراض گفت: نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.
آرایشگر گفت: نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند.

مشتری تاکید کرد: دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.!

منبع: اینترنت، متاسفانه منبع اصلی این نوشته را پیدا نکردم، اگر کسی میدونه حتما اطلاع رسانی کنه.

معیارهای انتخاب کشور و دانشگاه

1- هزینه ها

در مورد هزینه اول باید محاسبه کنیم که هر کشور حدودا چقدر برامون هزینه داره و با توجه به اون هزینه چه چیزی بدست میاریم چون راستش حتما قرار نیست بورس بگیریم و همیشه باید این احتمال را بدیم که باید از جیب خودمون هزینه کنیم، همچنین باید در نظر بگیریم در مقابل پولی که بهمون میدن (اگر بورس بشیم) چه انتظاری از ما دارند ممکن به ما یک پولی بدن و به اندازه ده نفر از ما کار بکشن، بعلاوه در مبلغ پولی هم که به ما میدن ممکن تفاوت وجود داشته باشه، یک جا انقدر پول میدن که میتونید ذخیرم کنید ولی جای دیگه فقط بتونید زنده بمونید حتی ممکن در کشوری بهتون کلی پول بدن ولی اون کشور اصلا ارزش زندگی را نداشته باشه.

2- هدف بعد از تحصیل

به نظرم یکی از عوامل بسیار مهم همین نکته هستش شما باید حتما بدونید هدفتون بعد تحصیل چیه، برای یکی کار مهمتر، یکی درس، یکی دوست داره بمونه یکی دوست داره برگرده، به نظرم این عوامل حتما باید در انتخابامون اثر داده بشه چون هر کشور برای خودش یک ویژگی هایی داره و شما با توجه به زمانی که میذارید باید به هدفتون برسید حتی شاید مجبور بشید بخاطر هدفاتون شرایط سخت آب و هوایی و مالی را تحمل کنید. مثلا اگر کار براتون مهمتر باید یک رشته ای انتخاب کنید که بازار کار خوبی داشته باشه یا اگر هدف مهاجرت دارین باید کشوری برید که مهاجر پذیر باشه و حتی شده با پول خودتون تحصیل کنید چون عملا این خرج کردن برای شما سرمایه گذاری محسوب میشه.

3- دانشگاه

شما حتما باید بدونید از دانشگاه چه انتظاری دارید و با توجه به هدفتون دانشگاه را انتخاب کنید چون گاهی یادتون میره برای چی میخواین برین وهدفتون فقط میشه رفتن و به بقیه چیزا فکر نمیکنین یا یادتون میره فکر کنید! و در نظر نمی گیرید که باید کجا برین و ممکن وارد یک دانشگاه خیلی خیلی بد (در همه جای دنیا از این جور دانشگاه ها وجود داره) بشین. همچنین باید دانشگاه را از نظر آب و هوایی و جغرافیایی بررسی کنید قرار نیست هر دانشگاهی که معروف هستش در جای خوبی قرار داشته باشه مثلا ممکن یک دانشگاه خوب در یک شهر بسیار کوچک قرار داشته باشه و برای کسایی که میخوان چند سال در آن زندگی کنند به علت اینکه اینجا در شهرای بزرگ زندگی می کردن براشون واقعا غیر قابل تحمل باشه (و بلعکس)، بعضی از دوستام که در خارج از کشور تحصیل می کنند به علت اینکه دانشگاهشون در جاهای خیلی دورافتاده یا شهرای دانشگاهی کوچک که ساعت شش شب تعطیل میشن تصمیم دارند دانشگاهشون را عوض کنند و به یک جایی برن که شهریت داشته باشه! یا مثلا مدت زمانی که باید به تحصیلتون اختصاص بدین مثلا ممکن توی یک کشور درستون زودتر تموم بشه ولی در یک کشور دوره های تحصیلی طولانی تر باشه یا در یک کشور اجازه کار داشته باشید ولی در یک کشور دیگه ممکن این اجازه را به شما ندن. باید متوجه بشید اوضای مالی و بورس دادن دانشگاه چطوره مثلا توی یک دانشگاه شاید اول بورس نگیرید ولی بعد یک ترم بتونید بورس بگیرید ولی یک دانشگاه شاید اصلا سیاستش بورس دادن نباشه.

4- اطرافیان و محیط زندگی

اطرافیان و محیط زندگی هم یکی از معیارهای بسیار مهم در انتخاب دانشگاه و کشور هستش (حداقل برای من این طوریه). آدمایی را می شناسم که به دلایلی به کشورهای دیگر رفتن تا شاید بتونند مشکلاتشون را حل کنند ولی در نهایت جایی رفتن بدتر از جای قبلی خودشون، اونم کلی دورتر از جایی که به دنیا آمدن. بعدم باید عقاید خودمون را بشناسیم و جایی بریم که با دیدگاه ها و اهدافمون سازگاری داشته باشه نمیشه جایی رفت که با عقایدمون کاملا متضاد باشه وحتی نشه توش نفس کشید، ممکن شما بخواهید با خانوادتون یک زندگی را در خارج از کشور شروع کنید ولی محیط زندگی هیچ قرابتی با عقاید شما نداشته باشه و زندگی خانواده شما در آن محیط بسیار سخت باشه (شایدم غیر قابل تحمل). بعضی از دوستان هستن که دارای خصوصیات اخلاقی خاصی هستن و شاید نتونند هر طرز فکر یا هر خصوصیت اخلاقی خاص یا حتی هر شکل یا نژاد را تحمل کنند، حتی یک عده هستن اگر هموطناشون را هر لحظه نبینند افسردگی می گیرند و نمیتونند یک لحظه زندگی در خارج از کشور و دوری از خانواده و وطن را تحمل کنند. حتی اینکه شاید عده ای بخاطر طرز فکریشون بخواهند از هموطنان دوری کنند تا شاید کمتر مسخره شوند. پس باید به این نکته و معیار بسیار توجه کرد و قبل از انتخاب باید رابطه خودمون را با دیگران تنظیم کنیم و برای روابطمون در آینده تصمیماتی بگیریم و خودمون را برای محیط جدید آماده یا از آن دوری کنیم.

مدارک پذیرش در یک نگاه

اصلیترین مدارک پذیرش تحصیلی شامل نمره زبان (تافل TOEFL یا آیلتس IELTS) و جی آر ای GRE، رزومه، انگیزه نامه، توصیه نامه، ریزنمرات و گاهی گواهی تمکن مالی میشه که در ادامه به طور کوتاه در مورد هر کدوم کمی توضیح میدم. برای کسب اطلاعات بیشتر به توضیحات جامع مدرک مورد نظر در همین وبلاگ مراجعه کنید.

نمره زبان

تقریبا در همه کشورا می تونید رشته ای که به زبان انگلیسی تدریس میشه را پیدا کنید به همین دلیل شما به مدرک زبان (تافل یا آیلتس) احتیاج دارید، اگر هم رشته به زبان آلمانی، ایتالیایی یا فرانسوی تدریس میشه باید مدارک مربوطه را تهیه کنید. اگر آزمون تافل بدید نمرتون معمولا بعد ده تا چهارده روز در تارنمای ای تی اس ثبت میشه و حدود یک هفته هم طول میکشه تا نمرتون بدست دانشگاهتون در آمریکا برسه.

نمره جی آر ای GRE

این مدرک را معمولا برای نود و نه درصد دانشگاه های آمریکا برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد یا دکترا احتیاج دارید البته بعضی از دانشگاه ها در کشورهای دیگر هم ممکنه این نمره را تقاضا کنند ولی در کل اگر هدف اصلیتون ادامه تحصیل در آمریکا هستش نیاز به این مدرک دارید. از روزی که امتحان را میدید (داخل ایران) معمولا یک ماه بعد نمرتون را میتونید اینترنتی ببینید و حداکثر چهل روز بعد از روز امتحان نمرتون به دست دانشگاه مورد نظرتون در آمریکا میرسه.

رزومه

رزومه معمولا در دو صفحه با فرمت تقریبا خاصی تهیه میشه که شما در آن به شرح سوابق تحصیلی و کاریتون می پردازید. معمولا حدود دو هفته طول میکشه تا بتونید یک رزومه اولیه تهیه کنید.

انگیزه نامه

در انگیزه نامه شما باید در یک یا دو صفحه انگیزتون برای انتخاب رشته و دانشگاه مورد نظر همچنین نقاط عطف زندگیتون و هدف از تحصیلتون و برنامه بعد درستون را شرح دهید، به نظرم حداقل یک ماهی طول میکیشه تا بتونید یک رزومه خوب بدون اشکال و تحسین برانگیز تهیه کنید.

توصیه نامه

نامه ای است که یک شخص ترجیحا مشهور که حالا هر کسی میتونه باشه از جمله استادای دانشگاه، استاد راهنما، رییس گروه یا دانشگاه و مدیر محل کارتون شما را تایید و حتی تمجید می کنه و به سایرین پیشنهادتون می کنه. در ضمن خود توصیه نامه نوشتن کاری نداره ولی چون یکی دیگه باید براتون امضا کنه کلی از وقتتون را میگیره چون انقدر باید پیگیری و رفت آمد کنید تا فرد مورد نظر وقت کنه و امضا کنه.

ریز نمرات

 برای هر جا که بخواهید اقدام کنید به ریز نمره احتیاج دارید و با توجه به دانشگاهتون می تونید این مدرک را تهیه کنید. معمولا اگر مسئول مورد نظر مرخصی نباشند و مدارک مورد نیاز دانشگاه را داشته باشید یک ساعته ریزنمراتتون را می تونید بگیرید.

گواهی تمکن مالی

این مدرکم معمولا برای سفارت و در بعضی از کشورا مانند آمریکا و ... علاوه بر سفارت توسط دانشگاه (در صورت نگرفتن بورس تحصیلی) در خواست می شود و مقدار آن هم کشور به کشور و دانشگاه به دانشگاه تفاوت میکند. این مدرک با توجه به بانکتون در همان لحظه یا حداکثر چند روزه صادر میشه.

مدرک موقت یا دانشنامه

این مدرک معمولا بعد پذیرش و در موقع ثبت نام در دانشگاه و یا بعضی از کشورا توسط سفارت از شما درخواست می شود ولی معمولا در موقع پذیرش گرفتن در نود هشت درصد موارد نیازی به این مدرک نیست و در زمانی که در حال تحصیل هستید می تونید اقدام به گرفتن پذیرش کنید. مدرک موقت (قابل ترجمه نیست) سریعتر آماده میشه ولی دانشنامه (مدرک اصلی قابل ترجمه) تا چند ماه هم میتونه صادر شدنش طول بکشه البته اگر به مدرکتون نیاز داشته باشید و پیگیری کنید میتونید زمانش را به یک ماه و کمتر کاهش بدید.

سایر مدارک

ممکن بعضی از دانشگاه ها یا بعضی از کشورها مدارک خاصی را از شما درخواست کنند مانند ریز نمرات دبیرستان یا پیش دانشگاهی یا هر چیز عجیب دیگه ای! راستش چون من حوصله اینجور دانشگاه ها که کلی مدرک اضافه میخوان را نداشتم اصلا براشون اقدام نکردم.