فشرده ترین روز سفر ما در کرمانشاه همین روز (روز سوم) بود به علت این که زمانی نداشتیم و نقاط باقی مانده روی نقشه زیاد بود (برنامه ریزی نادرست) حدودای ساعت شش و نیم صبح زدیم بیرون تا طبق برنامه ابتدا آش عباسعلی را که فقط صبح های زود فروخته میشه بخوریم ولی بعد از رسیدن به این محل (چهارراه جوانشیر) فهمیدیم پنج شنبه ها این آش فروشی تعطیله! بخاطر این که از گشنگی نمیریم (شبم چیزی نخورده بودیم) به حلیم فروشی که در نزدیکی همین محل بود مراجعه کردیم اما بهمون حلیم نداد! و گفت بهتره حالا که اومدین کرمانشاه آش ما رو هم بخورین! و آدرس یک جا دیگه رو داد که متاسفانه پیداش نکردیم به همین خاطر و با توجه به کمبود وقت تصمیم گرفتیم سریعتر خودمون را به تکیه معاون الملک و تکیه بیگلر بیگی برسانیم (البته در اون ساعت هیج جا باز نبود تا حتی یک بیسکوییت بخریم) از راسته مسگر ها وارد بازار شدیم (تقریبا کنار آش فروشی).
در اولین گام خودمون را به تکیه معاون الملک رسوندیم (حدودای هفت ونیم)، کارکنانش از این که ما اول وقت اونجا رفته بودیم خیلی تعجب کرده بودن، در مورد این مکان هم باید بگم که واقعا زیبا و منحصر به فرد بود و واقعا ارزش وقت گذاشتن را داشت، به نظرم کاشی کاری های این تکیه واقعا استثنایی بود.
بعد از بازدید از این تکیه و خرید چند کتاب بدون معطلی خودمون را به تکیه بیگلر بیگی رساندیم اما خوشبختانه سر کوچه این تکیه موزه، یک صبحانه فروشی (نمی دونم به این مغازه ها چی میگن) که واقعا تمیز و مرتب هم بود برخوردیم و با توجه به گرسنگیمون تصمیم گرفتیم آش را همین جا در اخرین شانسمون امتحان کنیم.
بعدم به تکیه سر زدیم، رییس اونجا که به ظاهر فرد با دانشی می آمد ازمون پول ورودی نگرفت چون به گفته خودش اولین بازدید کننده های این مکان در اون روز بودیم (زمان کار این دو تکیه را قبل از رفتن حتما بپرسید).
بعد از بازدید از این مکان خودمان را به سرعت (البته بعد از خرید ساندویچ فلافل که به نظرم متفاوت بود) بعد از عبور از مسجد جامع (ابتدای بازار و کمی جلوتر از کوچه تکیه بیگلر بیگی) به محل اقامت برای رفتن به غار قوری قلعه که تعریفش را از همه شنیده بودیم رساندیم.
البته با توجه به کمبود وقت دیگه وقت نشد تا به موزه جنگ و باغ پرندگان سر بزنیم.