ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

دانشگاه

قبل از این که وارد دانشگاه بشم، پدر مادرم فکر می کردن آیندم در جایی به نام دانشگاه رقم میخوره و عدم ورود به آن یعنی بدبختی! کلی دعا کردند وقت گذاشتن هزینه کردن تا دانشگاه قبول شم، البته من هم حداقل در سال قبلش کلی تلاش کردم، سخت زندگی کردم هر چند گاهی نا امید شدم ولی بالاخره قبول شدم! با روبرو شدن با قبولیم همچنان از خودم ناراضی بودم هرچند همه تبریک می گفتند اما این جور قبولی (که انگار دیروز بود) اصلا ارضام نمی کرد (اگر درسم نمی خوندم همین نتیجه را می گرفتم)... وارد دانشگاهی شدم که خیلیا آرزوش را داشتن! البته اوایلش دانشگاه برام جالب بود، هرچند کمی نگذشت که فهمیدم محیط سرد و بی روح دانشگاه جز خستگی برام چیزی نداره! رفتم تو کارهای پژوهشی (اقدامی غیر ارادی برای فرار از کلاس ها و درس های خسته کننده) اطلاعاتم کم بود ولی میشد کاری کرد! البته هر جا می رفتیم با یک مشکل روبرو می شدیم و حتی با این که تو مسابقات مقام می آوردیم ولی به دلایل و داستان های مختلف هیچی بهمون تعلق نمی گرفت! و فقط توی دل خودمون باید به خودمون افتخار می کردیم، حالا نمی دونم به خواست خدا بود یا ضعف من (راستش نمیدونم)!.... بزرگتر شدیمو هدفامون بزرگتر شد! کارها پیش می رفت ولی خوب اون جوری که باید نه! استادام همراهی نمی کردن! خودمونم توانایی نداشتیم همه این کارارو با هم جلو ببریم که این برابر بود با افت در درس هایی که اهمیتی برام نداشتن....

http://s5.picofile.com/file/8125567050/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87.jpg

هرچیم که جلو می رفتیم می فهمیدم هدف اکثر استادها یا بهتر بگم معلم های دکتر نه پرورش بود نه پژوهش! اصلا نمی فهمیدن داریم چه می کنیم (اکثرا جز تئوری چیزی نمی فهمیدن! خیلیاشونم فقط روی پایان نامه خودشون متخصص بودن) واقعیت این بود که برای خیلیاشون گوسفندم نبودم! (هر چند خودم هم در گوسفند کردن خودم نقش عمده ای داشتم) بالاخره پرده ها به طور کامل از جلوی چشمام کنار رفت و دانشگاه شد زندانی با میله های بلند (خودم هم در بلند کردن میله ها بی تاثیر نبودم)... جایی که می خواستم هفت ترمه تمومش کنم ولی به وضعیتی افتادم که خارج شدن ازش برام شد آرزو، هنوزم باورم نمیشه تونستم ازش فرار کنم جایی که روزی بهش افتخار می کردم ولی الان باید مواظب باشم که از مسیری برم تا با هیچ استادیش چشم تو چشم نشم، چون ....! بگذریم... خلاصه این که بعد این سال ها دیگه تمایلی به تغییر ندارم و فقط دوست دارم در همون مسیرم خوب شنا کنم (اگر مسیر جدیدی را شروع کنم با همین روش میرم جلو)... در آخرم این که بیشتر روزای این سال ها که هنوزم دارم براشون مسخره میشم (هرکسی که فکر کنید یک چیزی گفت) خیلی سخت و تلخ بود ولی تنها امیدم اینه که این اتفاقات به خواست خدا بوده و بالاخره اون اتفاقات خوبی که منتظرشونم میفته... خداروشکر از داشته ها و مخصوصا نداشته ها.

ریز نمرات دبیرستان

همیشه فکر می کردم دریافت ریز نمرات رسمی دبیرستان و پیش دانشگاهی کار خیلی دشوار و نا مشخصی هستش اما خوشبختانه این طور که فکر می کردم نبود. برای گرفتن ریز نمرات دوره دبیرستان شما اول تشریف می برید دبیرستان و از مسئول بخش رایانه تقاضا می کنید که ریزنمرات چهار ساله* را برای شما صادر کند فقط فراموش نکنید که مدرسه علاوه بر مهر، عکس شما را برروی ریزنمرات بچسباند (همراه خود عکس مناسب ببرید)، بعد از الصاق عکس و زدن مهر دبیرستان تشریف می برید اداره ناحیه، در این جا هم بعد از امضای مسئول تایید مدارک مقطع متوسطه و امضای معاون و مهر اداره ناحیه تشریف می برید اداره کل آموزش پرورش استان در این اداره هم ابتدا بر روی مدارک و ریزنمراتتون تمبر می چسبانند سپس بعد از امضای مسئول و معاون، مهر اداره را می زنند و تحویل شما برای ترجمه رسمی می دهند. راستش کمی دوندگی داره ولی مانند ریزنمرات دانشگاه اما و اگر ندارد، در ضمن فرهنگیان نیز بسیار مودب محترم و مهربان هستند.

http://s5.picofile.com/file/8121972068/Average.jpg

 * اگر محل تحصیل پیش دانشگاهی شما با دبیرستانتون یکی نیست باید به همین شیوه یک ریزنمره هم از مدرسه محل تحصیلتون برای مقطع مورد نظر بگیرید و همین مراحل را برای رسمی شدن مدرک انجام دهید.

 ** مدرک اصل دیپلم و پیش دانشگاهی هم باید بهتر است هم زمان با ریز نمرات به تایید اداره کل برسانید.

 ***اگر در هنگام مراجعه، دانشجو هستید کارت دانشجویی را همراه خودتون ببرید.

 ****ریز نمرات شما حتما باید دارای مهر اداره کل باشد تا توسط دارالترجمه ها ترجمه رسمی (مهر قوه قضاییه) شود.

خیالات و توهمات

متاسفانه قبل از شروع تحصیل در خارج از کشور با این جملات و نظرات شیرین روبرو میشید:

* ما ایرانی ها خیلی باهوشیم و کارمون اساسا درسته. * تحصیل در خارج کاری نداره و ما اون جا شاگرد اول میشیم (اصلا میریم اونجا تا ثابت کنیم که مشکل از استادای این جاست و نه ما). * این دانشگاهی که پذیرش گرفتیم رنکش از شریف بالاتره پس ما خیلی خفنیم. * درسایی که اونا الان می خونند ما تو کارشناسی قورت دادیم! * خارجی ها اصلا درس نمی خونند! و همش دنبال ....

حالا واقعا نظر خودتون چیه!؟ (آدم تو جمع یه چیزی میگه ولی پیش خودتون چی فکر می کنید؟) آیا واقعا فکر می کنید خیلی کار مهمی کردید که پذیرش گرفتید (خودتون می دونید بعضی دانشگاه ها با یک رایانامه پذیرش میدن)؟ آیا بخاطر این که رنک دانشگاه از شریف بهتره یعنی شما خیلی آدم خاصی هستید؟ آیا از خودتون پرسیدید اگر خنگن چطوری پیشرفت علمی داشتن؟ و یا میشه که محصلین بهترین دانشگاه های یک کشور خنگ باشند؟ منظورم از این حرفا این نیست که پذیرش گرفتن کاری نداره و اصلا زمانبر نیست، ولی باید واقعیتم قبول کرد که پذیرش گرفتن نشون دهنده تمام شدن مشکلات و منحصر به فرد بودن نیست (البته اگر از هاروارد پذیرش بگیرید، هست)، تازه شروع کار هستش و از این جاست که باید خودتون را نشون بدید .....

دو دیدگاه

یکی از دوستانم بالاخره ویزای آمریکاش تایید شد و انشاء الله حدود دو هفته دیگه ایران را به مقصد اوهایو برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا ترک می کنه.... از دوستم پرسیدم دوستی اونجا داری که در بدو ورود کمکت کنه؟ گفت آره استادم یک ایرانی بهم معرفی کرده و گفته هرچی سوال داری ازش بپرس... دوست من هم ازش سوالاش را پرسیده و در نهایت زمان رسیدنش را به آمریکا به دوستش اطلاع میده (البته حدود دو هفته قبل بخاطر این که ویزاش تایید نشده بود پروازش را لغو کرده بود) دوستش هم بهش گفته بود راستش من ماشینم قدیمی!!! هستش و ممکنه اذیت بشی بخاطر همین نمی تونم بیام دنبالت!!! دوستم هم گفته بود چشم و از اون آقا پرسیده بود که امکانش هست شب اول مزاحم شما بشم؟ دوستشم گفته بود، آره می تونی، ولی چرا نمیری خونه خودت؟ (محترمانه ردش کرده بود)

http://s5.picofile.com/file/8106275076/Help.jpg

راستش از بهانه های جالب این فرد واقعا خندم گرفت! تا حالا نشنیده بودم به خاطر قدیمی بودن ماشین نشه رفت دنبال کسی، دوست دیگرمون هم گفت آدم پیاده بره و توی جوب بخوابه بهتر که از چنین آدمی خواهش کنه و ... بگذریم!!! ولی به نظرم میشه این بحث را از دو دیدگاه بررسی کرد:

دیدگاه اول: متاسفانه هموطنان زیاد دوست ندارند به هم کمک کنند حالا می تونه بخاطر خودخواهیشون و خود بزرگ بینیشون باشه یا حسادتشون! خود خواهی از این جنبه که اصلا کمک کردن به هم نوع (اصلا هموطن و غیر هموطن فرقی نداره، اصلا فرش کنید تازه ورود اهل گینه هستش) براشون یک مبحث تعریف نشده در فرهنگ خانوادشون است و طبق تربیتی که شدند درکی نسبت به مشکلات و درد سایرین ندارند و جز خودشون شخص دیگری مهم نیست در ضمن باید متاسفانه بپذیریم که این اشخاص در مهاجرین به دلایل کاملا مشخص (در آینده به این موضوع هم می رسیم) بیشتر هستند و حسادت از این جنبه که فکر می کنند تحصیل در اون موقعیت فقط حق خودشون هست و نمی تونند بقیه را در موقعیت هم سطح خودشون قبول کنند و شاید از خودشون می پرسند وقتی ما اومدیم آمریکا این همه سختی کشیدیم چرا بقیه نکشند!؟

دیدگاه دوم: درس و تحقیقات شخصی که در آمریکا هم اکنون تحصیل می کنه واقعا سنگینه و وقت کار دیگری نداره همچنین ممکن هر ترم کلی ایرانی سرش خراب میشن و براش خیلی سخته، هر سال از کلی ایرانی پذیرایی کنه در ضمن شاید مشکل مالی داره و براش سخته پول بنزین اون مسیر را بده در مورد اتاقشم شاید با کسی زندگی می کنه که دوست نداره بقیه مزاحمشون بشند... شایدم از آدم های غریبه می ترسه (با اینکه دوست داره کمکشون کنه) چون تجربه بسیار بدی ازشون داره (قبلا ازش سوء استفاده کردن)، حتی شاید باید ازش خیلی هم تشکر کرد چون نظرش را صادقانه همون اول گفته و خیال دوستم را راحتتر کرده و اون را در شک و تردید قرار نداده و هزاران موارد دیگر ....

مطمئنا اکثر کسایی که استدلال های اون شخص را می شنوند شخص را به نامردی متهم می کنند ولی همچنان این داستان ادامه دار خواهد بود و برای بقیه دوستان هم تکرار می شود (شاید خودمون این داستان را تکرار کنیم)، حالا نمی دونم وقتی مشکلاتمون حل شد از بقیه فراموش می کنیم (شایدم قانون کمک کردن تا زمانی درسته که مشکلات ما حل شه) یا واقعا شرایط اون ور غیر قابل کنترل و پیش بینی هستش (البته واقعا فشار و استرس هستش) و ..... در مجموع به نظرم هر دو دیدگاه در تصمیم شخصی که در آمریکا زندگی می کنه بی تاثیر نبوده ولی به نظرم می شد کمی بهتر رفتار می کرد ...

تحصیل در سوئد

کشور پادشاهی سوئد، سومین کشور بزرگ اروپا از نظر وسعت، یکی از کشورهای بسیار سرد اتحادیه اروپاست که در همسایگی نروژ و فنلاند (قسمت شرقی جزیره اسکاندیناوی) واقع شده است این کشور جز معدود کشورهای اروپایی در این روزهاست که مردمش از بی کاری رنج نمی برند و از رفاه خوبی برخوردارند.

http://s5.picofile.com/file/8104864968/Sweden.jpg

سرزمین وایکینگ ها، تقریبا چند سال پیش به علت دانشگاه های رایگان مقصد اول خیلی از دانشجویان ایرانی بود و سالانه تعداد زیادی از دانشجویان بدون این که فکر کنند سوئد جای مناسبی براشون هست یا نه! به علت رایگان بودن دانشگاه هایش به قصد ادامه تحصیل به این کشور می رفتند، اما این کشور که فروم اطلاع رسانیش یکی از شلوغترین و فعالترین فروم های اطلاع رسانی بود بعد از تصویب پولی شدن دانشگاه هایش در سال 2012 به یکی از خلوتترین فروم ها تبدیل شد بطوری که شاید ماه ها طول بکشد که کسی در فروم های مربوط به سوئد نظری بدهد. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که دانشگاه های این کشور از کیفیت خوبی برخوردار هستند ولی با توجه به شهریه های درخواستی، دانشجویان دیگر راغب به تحصیل در این کشور نیستند و ترجیح می دهند در کشورهای دیگر ادامه تحصیل دهند البته برای دوره ارشد بورس های دانشگاهی و دولتی وجود دارد که در تارنمای پذیرش در سوئد اطلاع رسانی شده است (به نظرم احتمال بدست آوردنش کم نیست چون بسیاری از متقاضیان به تحصیل در اروپا این کشور را بخاطر هزینه هاش کلا حذف می کنند پس متقاضی کمتر شانس را بیشتر می کند) در مورد دکترا هم در صورت پیدا کردن پوزیشن حقوق بسیار خوبی به دانشجو داده می شود فقط یادتون باشه اگر یک زمان به فکر کار دانشجویی هستید (برای درآوردن هزینه های دوره ارشد) زیاد امیدوار نباشید چون زبان سوئدی نمی دانید. یکی دیگر از خوبی های این کشور سرد این است که علاوه بر پذیرش کردن دانشجویان (رشته های انگلیسی) در دو ترم تحصیلی (پاییز و بهار) برای گرفتن پذیرش فقط کافی است مدارک و درخواست های خودتان را در تارنمای پذیرش سوئد ثبت کنید و نیازی نیست برای تک تک دانشگاه ها جداگانه اقدام کنید (البته برای تعداد انتخاب دانشگاه سقف وجود دارد) همچنین این تارنما امکان یافتن و جستجو در رشته های موجود در دانشگاه های سوئد (لیست وزارت علوم) و بورس های تحصیلی را به شما ارایه می دهد. شما برای آگاهی از هزینه های این کشور به تارنماهای این و این مراجعه کنید و برای اطلاعات جامع و بیشتر می توانید به تارنمای رایزن علمی جمهوری اسلامی ایران در منطقه شینگن (اطلاعات مفید)، ویکی (در مورد سوئد واقعا کامل، از پذیرش تا ویزا اطلاع رسانی دقیقی انجام داده)، سفارت ایران در سوئد، سفارت سوئد در ایران و همچنین وبلاگ های بسیار خوب و مفید زیر آسمان سوئد، تحصیل و زندگی در سوئد، مهاجر، از سرزمین ابری و سوئد- ایران مراجعه کنید.