ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

زَر، زور، زِر و تزویر

تقریبا داره پنج سالی میشه که خارج از ایران هستم و با توجه به سنی که برای ادامه تحصیل از ایران خارج شدم، هیچ تجربه و ارتباط کاری در ایران  نداشتم و ندارم و دقیقا نمیدونم چه شرایطی در آن جا حاکمه... خلاصه در این مدت تحصیل در خارج کشور با دوستان ایرانی بسیاری در ایتالیا، هلند و سایر کشورهای غربی آشنا شدم که البته بیشتر این بزرگواران با توجه به ماهیت مهاجرت فرصت طلبند تا هدف محور... خیلی از این بچه ها  به خارج از کشور تشریف آوردن  و یا حتی از ابتدا تصمیم به تحصیل گرفتن تا به ثروت و قدرت برسند، به همین خاطر همش در رقابت و حسادت به سایرین هستن که بگن ثروتمندتر کاردرستتر و در نهایت قدرتمندترند. حرف غالب و قالبشون افتخار به دکتر یا پست دکتراشونه یا چطوری بیشتر پول در بیاریم و ذخیره کنیم و حس پیروز بودن کنیم، هرچند هم متاسفانه نود و هشت درصد این دوستان حتی نمیتونند به لایه های متوسط جامعه ای که درداخلش زندگی می کنند برسند و فقط دلخوشند که از سایر دوستای سابقشون بیشتر پول در میارند و با این خیال گذران عمر میکنند. البته کاش این بزرگواران به همون زَر، زور و زِری که به دنبالش اومدن برسند و به آرامش برسند که اگر این طور نشه به تزویر روی میارند و نادانسته هم زندگی خودشون و بقیه را نابود می کنند. در حالی که درآمد خوبی ندارند درآمدشون را چند برابر نشون میدند در حالی که سعی میکنند مواد خوراکیشون را از ارزونترین و بی کیفتترین فروشگاه بخرند اما همش در حال جستجو برای اجناس و برندهای فیکند که به همه بگن من برنده شدم، حتی گاهی هم هر طور شده حاصرند با هر دختر اروپایی باشند و این و عامل پیروزی میدونند و ...!!! البته ایرادی نداره این دوستان میتونند با افکار کودکانه خودشون سرگرم باشند ولی وای به حال شنوندگان ساده دل این دوستان که وارد یک بازی بی پایان میشند...

اصالت

احتمالا تا حالا شده داخل خونتون را بازسازی کنید، معمولا این تصیمیم با یک تخمین یک هفته ای شروع میشه!!! ولی همیشه از زمان تخمینی بیشتر وقت میگیره و همه را کلافه میکنه چون به یه جا دست میزنی باید صدجا دیگم درست کنی تا شاید همه چی قابل قبول بشه، البته بعد چندسال از اون بازسازی باز دلمون به اون راضی نمیشه و شروع می کنیم به بازسازی مجدد و حتی بازسازی نمای ظاهری خونه، هرچند معمولا بازسازی نما ظاهر از بازسازی داخل کمتر وقت میگیره و کمتر اذیتمون میکنه ولی ما هرکاری کنیم و هرچیزی بچسبونیم به این خونه و میلیون ها تومن خرج کنیم تا زمانی که ستون و پی خونه را عوض نکنیم!، اصالتمون همونی هست که هست و دوباره اون مشکلات به نحوی بازمیگیردن.. بطور خلاصه این که خر عیسی گرش به مکه برند/ چون بیاید هنوز خر باشد، واقعیت اینه که اگر به اصالت رسید تغییرات به حداقل میرسه... هرچند ساختن از صفر شاید سال ها طول بکشه و سازنده را اذیت کنه و برای خود و اطرافیان حتی دردآور باشه ولی نسل ها از اون بهره میبرند...

موفقیت؟!

خدا در وجود هر مخلوق، و علی الخصوص انسان استعدادی به امانت قرار داده، به همین دلیل هوش یا توانایی های فیزیکی (استعداد و توانایی) باعث برتری نسبی ما نسبت به سایرین نمیشه!!! هرچند متاسفانه در بعضی جوامع این استعدادها ارزش و عامل موفقیت محسوب میشه. به عنوان مثال در کشور ما مدرک و عنوان دانشگاهی یک ارزش محسوب میشه و مردمانی با هوش ذاتی اگر در این مسیر قرار بگیرند (گاهی جامعه به اجبار هدایت میکند) به سرعت این مسیر را طی می کنند و از نظر مردمان جامعه و حتی خیال خود موفق محسوب می شوند (ماماناشون بهشون افتخار می کنند!!!). البته این مفهوم با گذز زمان تغییر میکنه شاید سال ها پیش زور بازو و دور گردن موفقیت محسوب میشده و هرکه زور بیشتر داشته مقام بالاتر و به همین نسبت احترام بیشتری از سایرین دریافت میکرده....

البته این داستان فقط مختص کشور ما نیست! به عنوان مثال در ایتالیا هم کسانی که جواب سلامم را نمی دانند با توجه به رفتن به دانشگاه بهتر احترامشون به من چندین برابر شد البته در میان دوستان ایرانی این مشکل چند برابر هست دانشجویان دکترایی که دیدی نسبت به اطراف چه از نظر علمی، اجتماعی و حتی اقتصادی ندارند و به صرف دکتر بودن خود را خاص میدونند و احترامشون هم به سایرین با همین مبانی تعریف میشه.... خلاصه در این مدت من همان فرد سابق بودم ولی رفتار اکثر اطرافیان با توجه به تغییر مقطع بسیار تغییر کرد (البته عده کمی هم بودند که به این موارد توجهی نداشتند).

به هرحال در هر زمان و در هر مکان موفقیت به طور متفاوتی معنا میشه!  بدون شک هرشخص بدون توجه به این موارد (البته خیلی سخته) باید استعداد واقعی، علاقه  وتوانی خودش را شکوفا کنه تا به آرامش فکری برسه و از خود واقعی راضی بشه... البته نمیتوان از(تایید و تشویق)  جامعه غافل شد و شاید بهترین کار این باشه که علایق واقعی خود را در مسیر نیازها جامعه پیش برد...

خلاصه این که به نظرم وظیفه قطعی هر انسان تلاش برای شناخت این استعدادها، به بار نشاندن و بهره بردن و رساندن به سایر مخلوقینه و در صورت ضعف و عدم تلاش باید به خود و سایرین در زمان مشخص پاسخگو باشه.

پنج سال گذشت ...

با لطف و خواست خدا، این  پنجمین سال هم  گذشت، روزی یه تصمیم گرفتم و خدا هم لطف کرد و در این مسیر من را کمک، همراهی و راهنمایی کرد. خدارو شکر که به روزمرگی دچار نشدم و این مسیر را شروع کردم، البته چون هدف داشتم باید کمی صبر میکردم و حرف مردم را تحمل.... البته همچنان کمی از مسیر را آمدم، ولی همین مقدار هم کلی به من آموخت...

البته از اینجا به بعد مسیر زیباتر شده ولی سختی هاشم بیشتر، امیدوارم که از مسیر منحرف نشم و به جلو پیش برم...

در مورد وبلاگ هم که همینجور مشخصه کاربران واقعیشو پیدا نکرد حالا به ضعف نوشتاری من برمیگرده یا موضوع نوشته هام، با این وجود هنوز دوست دارم برای خودم بنویسم...

تاریخ و جغرافیا

از روز اولی که مدرسه میریم تا روز آخری که از دانشگاه میایم بیرون درس های مختلفی را میگدرونیم که شاید خیلیاشون بی مفهوم و کسل کننده باشند البته گاهی بعضیاشون در ناخوداگاه ذهن و منطقمون را می سازند و بهمون یاد میده چگونه تصمیم گیری و عقلانی فکر کنیم. مثلا به نظرم بچه های ریاضی فیزیک در مجموع با توجه به سر و کار داشتن با اعداد بهتر استدلال می کنند و حتی منطقی تر صحبت می کنند. هرچند که بیشتر این دوستان در تحلیل مشکلات اجتماعی به دنبال پیدا کردن X  و جواب مطلق هستند در حالی که نمیدانند تمام مسایل زندگی مسایل ریاضی نیستن که فقط یک جواب داشته باشند! خلاصه اینکه منم مثل شما درس های مختلفی را از دبستان تا دانشگاه گذروندم و مثل خیلیا دیگه بیشترشون را یادم نمیاد. البته تقریبا در مقطع کارشناسی فقط درس پاس کردم و در ارشد هم هیچ اتفاق جدیدی نیفتاد!!! البته در این سال های اخیر مانند دوران کودکی مطالعاتم را زیاد کردم و به لطف کتاب های صوتی در هر زمانی میتونم به کتاب های موجود گوش بدم.

بعد از این همه بالا پاین زندگی و گذران وقت با آدم ها با فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف به نظرم شاید مهمترین دروسی که باید در آموزش بهش تاکید فراوان بشه تاریخ و جغرافیاست. چون اگر بدونیم در کجا و چه زمانی قرار داریم نصف راه زندگی را رفتیم!!!! به نظرم اگر بخواین متفاوت باشین، خیلی مهمه که اطرافتون را بشناسین و بدونید که دنیا دارای فرهنگ ها، سنت ها و مردمان گوناگون هست و از همه مهمتر اینکه باید مطمن بود تاریخ تکرار میشه، خلاصه برای موفقیت و ماندگار شدن باید دنیای شخصیتون بزرگ باشه، وگرنه آخرش میشین برده مدرنی که فکر میکنید بهترین، موفقترین و خاصترین موجود روی زمینه...