ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

کلاس تافل یا کتاب تافل؟

در مورد این مورد که برای تافل بهتر بریم کلاس یا خودمون بخونیم به نظرم بهتر به خصوصیات اخلاقیتون توجه کنید اگر خودتون می خونید که ماشائ الله منابع و فیلمای آموزشی فراوان هستن همچنین میشه به جرات گفت در ایران! مدرس واقعی تافل نیست (تعدادشون به یک دستم نمی رسه)، منظورم اینه که کسی نیست واقعا از تافل و تکنیکاش سر در بیاره، کتاب ها را خونده، مقایسه و خلاصه کرده باشه و از همه مهمتر آزمون داده باشه اکثرا همه آیلتس درس میدن و به واسطه اون تافلم تدریس می کنند (یعنی یک کتاب را باز می کنند و از روی اون تدریس می کنند حلا یکی مسترینگ را انتخاب می کنه، یکی تامسون و یکی کرکینگ) حالا نمی گم استاد سواد نداره نه شاید استاد خوبی از نظر دانش باشه و یا حتی تو آیلتس معروف باشه ولی شما نیاز به تکنیک ها دارید و بخاطر همین دارین میرین کلاس! مثلا تو رایتینگ استاد چون فکر می کنه مثل آیلتسه، تاکید می کنه زیاد ننویسید (تافل عملا برعکسه) و تو رایتینگ اول هم میگه بارونز را کار کنید که کلا فرمتش اوت هستش و یا از اونجایی که فرمت سوال اول رایتینگ تافل (اینتگریتد) ثابت هستش، تمپلیت و آموزش نباید نصف جلسه بیشتر طول بکشه ولی میان چند جلسه وقتتون را به فرمتای مسخره تلف می کنند! تو اسپیکینگ اینتگریتد کتابای تو بازار را کار می کنند که همه غیر استانداردند و جز نا امیدی برای دانشجو چیز دیگری ندارند، تو ریدینگ و لسنینگ اصلا نمی دونند سوال لانگ چیه و بجای این که بیان سوالات تی پی اُ را کار کنند با متن کتاب های مسخره که هیچ کدوم مورد تایید ETS نیستن و فقط انتشاراتشون معروفه وقتتون را تلف می کنند (چقدر طولانی شد!!! دلم پره انگار). خوب بر گردیم به موضوع! خلاصه حرفم اینه که اگر خودتون بخونید چیزی را از دست نمی دهید ولی خوبی کلاس اینه که میرید تو جو امتحان و با بچه ها تبادل نظر می کنید که به نظرم مفیده و هم ناخودآگاه فشاری برای درس خوندن (بعضیا مثل من خودشون اصلا درس نمی خونند) همان طور که در متن های خیلی گذشته اشاره کردم بهتر برای تافل بجای کلاس آموزشی کلاس برای تمرین مهارت ها برید (البته اگه خودتون می خونید) یعنی مثلا رایتینگ بنویسید و استاد براتون رفع اشکال کنه. در آخر هم سعی کنید واقعا (نه کتابا) به سطح اینترمدیت رسیده باشید و بعد برای تافل تلاش کنید تا بتونید کمینه (مینیمم) مرسوم در دانشگاه ها (هشتاد) را بگیرید و گرنه به سراغ آیلتس بروید (چون شش در دسترس تره تا هشتاد).


***این روزا کمتر می نویسم چون هم سرم خیلی شلوغه (چه زمانی و چه فکری) و هم موضوعات برام تموم شده، چون فکر می کنم تمام موارد اصلی مربوط به آزمون تافل و پذیرش را بررسی کردم ( حداقل نود درصدشون) و ذهنم از سوال خالیه.

خیالات و توهمات

متاسفانه قبل از شروع تحصیل در خارج از کشور با این جملات و نظرات شیرین روبرو میشید:

* ما ایرانی ها خیلی باهوشیم و کارمون اساسا درسته. * تحصیل در خارج کاری نداره و ما اون جا شاگرد اول میشیم (اصلا میریم اونجا تا ثابت کنیم که مشکل از استادای این جاست و نه ما). * این دانشگاهی که پذیرش گرفتیم رنکش از شریف بالاتره پس ما خیلی خفنیم. * درسایی که اونا الان می خونند ما تو کارشناسی قورت دادیم! * خارجی ها اصلا درس نمی خونند! و همش دنبال ....

حالا واقعا نظر خودتون چیه!؟ (آدم تو جمع یه چیزی میگه ولی پیش خودتون چی فکر می کنید؟) آیا واقعا فکر می کنید خیلی کار مهمی کردید که پذیرش گرفتید (خودتون می دونید بعضی دانشگاه ها با یک رایانامه پذیرش میدن)؟ آیا بخاطر این که رنک دانشگاه از شریف بهتره یعنی شما خیلی آدم خاصی هستید؟ آیا از خودتون پرسیدید اگر خنگن چطوری پیشرفت علمی داشتن؟ و یا میشه که محصلین بهترین دانشگاه های یک کشور خنگ باشند؟ منظورم از این حرفا این نیست که پذیرش گرفتن کاری نداره و اصلا زمانبر نیست، ولی باید واقعیتم قبول کرد که پذیرش گرفتن نشون دهنده تمام شدن مشکلات و منحصر به فرد بودن نیست (البته اگر از هاروارد پذیرش بگیرید، هست)، تازه شروع کار هستش و از این جاست که باید خودتون را نشون بدید .....

رایتینگ جی آر ای GRE

اولین بخشی که در آزمون جی آر ای GRE با آن روبرو میشید رایتینگه که به دو قسمت Issue و Argument تقسیم میشه (وقت پاسخگویی به هر سوال 30 دقیقه) در قسمت  Issueشما باید در مورد یک موضوع خاص متنی دقیق بنویسید (موضوعات از تافل تخصصی تر هستش) البته نه مثل تافل یا آیلتس، در این جا باید منطقی! تحلیل (آنالیز) کنید (لازم نیست حتما موافق بود یا مخالف) و برای بیان جزئیات و پشتیبانی ایده های منطقیتون از جملات و کلمات مناسب آزمون جی آر ای استفاده کنید (نمونه سوالات). در بخش بعدی به Argument می رسید (نیم ساعت اول تموم شه بهتون اعلام می کنند برید متن بعدی و قانونش هم اینه که نمیشه از وقت سایر بخش ها برای پاسخگویی به این بخش استفاده کرد، البته قانونش اینه!) در این قسمت ابتدا یک متن ظاهرا منطقی را می خوانید سپس باید از این متن به ظاهر منطقی اشکالاتش را بگیرید و بنویسید، معمولا همیشه این اشکالات ثابت هستش که با خواندن چند پاسخ نمونه و نمونه سوالات ارایه شده توسط ETS و سایر کتاب های آموزشی اشکالات دستتون میاد ( مثلا مشخص نشدن جامعه آماری در متن).

http://s5.picofile.com/file/8109535868/gre_writing.png

نمره دهی رایتینگ: احتمالا می دونید که نمره رایتنگ از 0 تا 6 نمره دهی میشه (میانگین هر دو متن) که معمولا هموطنان نمی تونند نمره مناسبی از این قسمت بگیرند و از نرم میانگین شرکت کنندگان خیلی پایین تر می شوند (معمولا همه حداکثر سه می شوند که به معنای بالاتر بودن از نمره 14 درصد شرکت کنندگان است). اما چرا؟ دلایل مختلفی داره، اول این که تقریبا کسی در کشورمون نیست که این مهارت را تدریس کنه (البته خیلی ادعا می کنند که بلدند! اما راست نمی گویند! چون فکر می کنند مانند رایتینگ تافل و آیلتسه ولی این طور نیست) دوم هم این که معمولا دانشجویان ایرانی برای این بخش وقت نمی ذارند (معمولا دانشجویان به جی آر ای یک ماه وقت اختصاص می دهند که از این یک ماه نیم ساعتش به رایتینگ هم نمیرسه) و میگن این قسمت اصلا مهم نیست و اهمیتی نداره در صورتی که به نظرم برای بعضی رشته ها در گرفتن فاند (قبل از رفتن) خیلی تاثیر گذاره و در مجموع یک نمره خوب آدم را متفاوت تر می کنه. اما به نظر من اساسی ترین مشکل در نمره کممون اینه که کسی تحلیل منطقی را با هامون در طول تحصیل و زندگی کار نکرده! توی بعضی کشورا تحلیل منطقی از اهمیت بالایی برخورداره و کلی با دانش آموزان و دانشجویان کار میشه که بتونند منطقی فکر کنند! چون می دونند این مهارت یکی از مهمترین مهارت های زندگی است. در نتیجه اگر شما هم بتونید با مطالعه کتاب ها و مقالات موجود فکر کردن! را یاد بگیرید می تونید انتظار نمره خوب را داشته باشید البته در کوتاه مدت بدست نمیاد ولی اگر موفق بشید این مهارت را در خودتون پرورش بدید خیلی دیدتون به زندگی تغییر می کنه مثلا خیلی از حرف ها، نظر ها و انتقادهایی که به نظر منطقی میاد دیگه براتون از اساس غلط میشه. در نهایت باید به این نکته هم اشاره کنم خیلی از شلوغی ها، اغتشاش ها، دعوا و توهین ها، کدورت ها، عنادها و حتی افسردگی ها! در کشور ما به نظر من ناشی از ضعف در این مهارت (تفکر منطقی) هستش.**

دو مثال ساده برای فهم تفکر منطقی: مربی تیم ملی فوتبال کشورمون در دقیقه هشتاد بازی یکی از بازیکنانش را تعویض می کنه و بعد از پنج دقیقه تیمش موفق می شود گل بزند در نتیجه مربی تعویض موفقیت آمیزی داشته (تعویض طلایی) و باید از تاکتیک های مربی تقدیر کرد. خوب این مطالب در نگاه اول درسته اما ... واقعیتش این طور نیست! شما قبل از تقدیر از مربی باید این سوال ها را از خودتون بپرسید: شاید زدن گل از تاکتیک مربی ما نبوده بلکه شاید تیم مقابل از نظر بدنی در اون دقایق افت کرده، گل به ثمر رسیده حاصل خطای فردی و گروهی تیم مقابل بوده! بازیکن تعویضی شاید از اول بازی می کرد نتیجه بهتری حاصل می شد (حق بازیکن نیمکت نشینی نبوده و یا مثلا قد بلند بوده و میانگین قدی تیم مقابل کوتاه بوده و اگر زودتر بازی می کرد گل های بیشتری می تونست بزنه) پس شاید بشه گفت حتی مربی مقصر هست و در نهایت یک بازی و یک تعویض نمی تونه معیار مناسبی برای یک مربی باشه. مثال دوم: موکولش می کنم به آینده، یا همین جا اضافش می کنم یا در یک پست دیگه می گم چون به نظرم جالبه (بررسی دلایل مهاجرین از نظر منطقی).


* شما در تافل یا آیلتس به عنوان یک یادگیرنده زبان انگلیسی امتحان می دهید ولی در GRE شما به عنوان شخصی که زبان انگلیسی را بلد است آزمون می دهید (رایتینگ جی آر ای آزمون سنجش زبان نیست) پس فقط جملات حفظی شما برای نوشتن رایتینگ کافی نیست.

** این پست ماه ها دست نخورده یک گوشه افتاده بود تا بالاخره تصمیم گرفتم در موردش بنویسم، در ابتدا قرار بود با عنوان تحلیل رایتینگ جی آر ای و این که به چه دلیل نمره هامون اکثرا در این قسمت کم میشه بنویسم (با کلی دلیل و داستان و ارتباطش با زندگی روزمرمون) ولی همین فاصله در نوشتن من را از تب و تابش انداخت (حیف، مثال های خوبی داشتم).

دو دیدگاه

یکی از دوستانم بالاخره ویزای آمریکاش تایید شد و انشاء الله حدود دو هفته دیگه ایران را به مقصد اوهایو برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا ترک می کنه.... از دوستم پرسیدم دوستی اونجا داری که در بدو ورود کمکت کنه؟ گفت آره استادم یک ایرانی بهم معرفی کرده و گفته هرچی سوال داری ازش بپرس... دوست من هم ازش سوالاش را پرسیده و در نهایت زمان رسیدنش را به آمریکا به دوستش اطلاع میده (البته حدود دو هفته قبل بخاطر این که ویزاش تایید نشده بود پروازش را لغو کرده بود) دوستش هم بهش گفته بود راستش من ماشینم قدیمی!!! هستش و ممکنه اذیت بشی بخاطر همین نمی تونم بیام دنبالت!!! دوستم هم گفته بود چشم و از اون آقا پرسیده بود که امکانش هست شب اول مزاحم شما بشم؟ دوستشم گفته بود، آره می تونی، ولی چرا نمیری خونه خودت؟ (محترمانه ردش کرده بود)

http://s5.picofile.com/file/8106275076/Help.jpg

راستش از بهانه های جالب این فرد واقعا خندم گرفت! تا حالا نشنیده بودم به خاطر قدیمی بودن ماشین نشه رفت دنبال کسی، دوست دیگرمون هم گفت آدم پیاده بره و توی جوب بخوابه بهتر که از چنین آدمی خواهش کنه و ... بگذریم!!! ولی به نظرم میشه این بحث را از دو دیدگاه بررسی کرد:

دیدگاه اول: متاسفانه هموطنان زیاد دوست ندارند به هم کمک کنند حالا می تونه بخاطر خودخواهیشون و خود بزرگ بینیشون باشه یا حسادتشون! خود خواهی از این جنبه که اصلا کمک کردن به هم نوع (اصلا هموطن و غیر هموطن فرقی نداره، اصلا فرش کنید تازه ورود اهل گینه هستش) براشون یک مبحث تعریف نشده در فرهنگ خانوادشون است و طبق تربیتی که شدند درکی نسبت به مشکلات و درد سایرین ندارند و جز خودشون شخص دیگری مهم نیست در ضمن باید متاسفانه بپذیریم که این اشخاص در مهاجرین به دلایل کاملا مشخص (در آینده به این موضوع هم می رسیم) بیشتر هستند و حسادت از این جنبه که فکر می کنند تحصیل در اون موقعیت فقط حق خودشون هست و نمی تونند بقیه را در موقعیت هم سطح خودشون قبول کنند و شاید از خودشون می پرسند وقتی ما اومدیم آمریکا این همه سختی کشیدیم چرا بقیه نکشند!؟

دیدگاه دوم: درس و تحقیقات شخصی که در آمریکا هم اکنون تحصیل می کنه واقعا سنگینه و وقت کار دیگری نداره همچنین ممکن هر ترم کلی ایرانی سرش خراب میشن و براش خیلی سخته، هر سال از کلی ایرانی پذیرایی کنه در ضمن شاید مشکل مالی داره و براش سخته پول بنزین اون مسیر را بده در مورد اتاقشم شاید با کسی زندگی می کنه که دوست نداره بقیه مزاحمشون بشند... شایدم از آدم های غریبه می ترسه (با اینکه دوست داره کمکشون کنه) چون تجربه بسیار بدی ازشون داره (قبلا ازش سوء استفاده کردن)، حتی شاید باید ازش خیلی هم تشکر کرد چون نظرش را صادقانه همون اول گفته و خیال دوستم را راحتتر کرده و اون را در شک و تردید قرار نداده و هزاران موارد دیگر ....

مطمئنا اکثر کسایی که استدلال های اون شخص را می شنوند شخص را به نامردی متهم می کنند ولی همچنان این داستان ادامه دار خواهد بود و برای بقیه دوستان هم تکرار می شود (شاید خودمون این داستان را تکرار کنیم)، حالا نمی دونم وقتی مشکلاتمون حل شد از بقیه فراموش می کنیم (شایدم قانون کمک کردن تا زمانی درسته که مشکلات ما حل شه) یا واقعا شرایط اون ور غیر قابل کنترل و پیش بینی هستش (البته واقعا فشار و استرس هستش) و ..... در مجموع به نظرم هر دو دیدگاه در تصمیم شخصی که در آمریکا زندگی می کنه بی تاثیر نبوده ولی به نظرم می شد کمی بهتر رفتار می کرد ...

ثبت اختراع و پذیرش

معمولا کسانی که از چند سال جلوتر تصمیم به آماده سازی رزومشون برای اپلای دارند کلی تلاش می کنند که رزومشون را متفاوت کنند مثلا مقاله های متنوع بنویسند و یا دنبال ثبت اختراع هستند، حتی حاضرند کلی پول بدن تا کسی براشون این کارها را انجام بده! حالا سوال پیش میاد که این اختراع ها میتونه مفید باشه!؟

http://s2.picofile.com/file/8102060968/invention.jpg

مطمئنا همه میدونید که در عصر فناوری زندگی می کنیم و هر ثانیه علم در حال پیشرفت هستش و به همین خاطر دنیا هم به آدمای خلاق احتیاج داره تا علم را گسترش بدهند و ابزارهای جدید اختراع کنند اما چه ابزارهایی؟؟؟ مثلا پیتزا تکه کن؟ دیوارچین خودکار؟ همزن چند کاره؟ شطرنج دیجیتال؟ ......... راستش همه این موارد خوبه و خلاقیت شما را نشون میده ولی باید اینو در نظر بگیرید در دنیایی زندگی می کنید که چند دهه پیش (زمانی که خیلی از ماها نبودیم) زیردریایی، سفینه های فضایی، هواپیما و ... ساخته شده و فناوری بسیار جلوتر از چیزی که ما فکر می کنیم هستش پس اختراع های معمولی (اکثر اختراع های ما) آن چنان اثری که ما فکر می کنیم ندارند و فقط رزوممون را پر می کنند و نشون میدند که ما خلاقتر و فعالتر نسبت به سایرنیم! فکر نکنید با اختراع چیز (فرض کنید اسم یک اختراع، از نام آوردن صرفنظر می کنم) شمارو رو هوا می برند (در ضمن فکرم نکنید و نگید این جا کسی برای اختراع ارزش قایل نیست و من دارم حروم میشم و اون جا برای من ارزش قایلند) فقط در صورتی می تونه کارتون خیلی تاثیر گذار باشه که اختراعتون مرتبط و واقعا اختراع (نه خلاقیت) باشه وقابلیت پایان نامه و مقاله شدن را داشته باشه. پس وقتتون را برای ثبت هزاران اختراع نامربوط به رشتتون تلف نکنید البته اگر هدفتون از ثبت گرفتن پذیرش هستش در غیر این صورت (ثبت به خاطر علاقه) به کارتون ادامه بدید. خلاصه این که اگر شما مخترع هستید سعی کنید اختراعاتتون مرتبط با رشتتون باشه، نه مباحث دیگر همچنین یک اختراع خوب قابل دفاع، بهتر از چند اختراع معمولی (خلاقیت) هستش راستش نمی خوام بگم که اختراع شطرنج برقی بده ولی اون اثری که همه فکر می کنند برای گرفتن بورس داره را اصلا نداره.