ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ستاره مسافر

این وبلاگ داستان پسری است که دوست داشت تاثیر گذار و متفاوت باشه، به همین خاطر تصمیم گرفت ...

ژن ریاضی وجود ندارد!

به گزارش ایسنا، بر خلاف دیدگاه سنتی که معتقد است، افراد با استعداد ذاتی ریاضی بدنیا می‌آیند، نتیجه مطالعه جدید نشان می‌دهد که اساسا ژن ریاضی وجود نداشته و افراد تنها با تمرین و ممارست می‌توانند در این درس موفق شوند.

http://s5.picofile.com/file/8104256068/Study_hard.jpg

محققان توانایی ریاضی 70 دانش آموز پایه پنجم دبستان با میانگین سنی 10.5 سال را مورد ارزیابی قرار دادند. در این مطالعه چهار نوع از عملیات ریاضی مورد بررسی قرار گرفت که شامل جمع و تفریق ساده بصورت زبانی و کتبی، ضرب و درک ساعت و تقویم بود. نتایج بدست آمده نشان می‌دهد، فرد برای کسب مهارت کلی در درس ریاضی باید در هر موضوع واحد، تمرین کافی داشته باشد و توانایی ریاضی، یک مسئله ذاتی نیست که از بدو تولد در فرد وجود داشته باشد. مثلا برخی دانش آموزان توانایی بیشتری در هندسه دارند، اما در جبر ضعیف هستند که این مسئله ناشی از تمرین ناکافی در درس جبر است. همچنین ریاضی پایه مشکل بیشتر دانش آموزان نیست و بطور مثال 20 درصد دانش آموزان پس نروژی با خواندن اعداد مشکل دارند. پرفسور هرموندر سیگموندسن از محققان دپارتمان روانشناسی دانشگاه علوم و فناوری نروژ (NTNU) تأکید می‌کند: زمانی شما در درس ریاضی مهارت پیدا می‌کنید که خوب تمرین کنید. به گفته «سیگموندسن»، بینش جدیدی در علوم اعصاب از نتایج این مطالعه حمایت می‌کند که بر اساس آن با تمرین، ارتباطات عصبی خاصی توسعه پیدا می‌کند .نتایج این مطالعه در مجله Psychological Reports منتشر شده است.

راستش با خوندن این متن خیلی به خودم امیدوار شدم (فهمیدم هنوز امیدی هست)!!! حتی شاید بتونم به دوران اوج برگردم هرچند برام غیر ممکن میاد (برام یک رویاست)، البته باید سخت تلاش کنم (تصویر در ادامه) که متاسفانه به دلایل مختلف (گاهی دلایل منطقی) ازش فرار می کنم. کم کم کارای عقب افتادم را هر چند خیلی آروم دارم انجام میدم ولی هنوز از درس خوندنم راضی نیستم، فقط امیدوارم حسرت این لحظات را نخورم و سال آینده با خودم نگم پارسال چه کردم

 

ادامه مطلب ...

ای کاش ....

ای کاش زندگیمون هم کنترل داشت ... هرچند که غیر منتظره ها زندگیمون را جذاب و خاطره انگیز می کنند.

http://s1.picofile.com/file/8101235034/I_wish.jpg

البته اگر داشت! من Stop را می زدم، شما چطور؟

اهدای خون

خوشبختانه ایران یکی از کشورهای پیشرو! در اهدای خون داوطلبانه می باشد حتی درصد اهدای خون در کشور ما بالاتر از نرخ های معمول جهانی است (رکورددار ایرانی اهدای خون) در ضمن اهدای خون در ایران کاملا مجانی و رایگان انجام می گیرد و به اهدا کننده به جز ارایه کیک و آبمیوه چیز دیگری داده نمی شود (البته در روزهای خاص مذهبی و اتفاقات ناگهانی اهدا بیشتر میشه).

http://s1.picofile.com/file/8100678492/blood.jpg

همیشه اهدای خون برام جالب ولی از انجام آن ترس داشتم! ولی از اونجایی که تصمیم داشتم از وقت فراغتم درست استفاده کنم و کارهای فراموش شده و عقب افتادمو انجام بدم دیروز صبح به قصد اهدای خون راهی مرکز شدم بعد از ارایه کارت ملی و وزن کشی به اتاق خانم دکتر فرستاده شدم و اون هم یک سری سوالات از من پرسید (خوبش این بود که مواد می کشی!) اولش که به شوخی گرفتم ولی کم کم فهمیدم سوالات جدی هستش و ...، در انتها هم ازم خواست تا به طور پنهانی دکمه آری یا خیر را فشار بدهم (با فشار دادن آری با استفاده شدن از خونمون موافقت می کنیم) البته برام توضیح داد که این جواب را خودش متوجه نمیشه و بعدا در صورت جواب منفی از سامانشون خون حذف میشه (کلی بارکد چاپ می کنند و به همه جا می چسبونند) بعد از چند دقیقه وارد اتاق انتقال شدم (نکات مهم) و کمی در آنجا برای خوردن کیک و آبمیوه (به علت این که صبحانه نخورده بودم ازم خواستن تا چیزی بخورم) منتظر ماندم تو اون مدتی که نشسته بودم در اون وقت صبح پیوسته آدما میومدن و میرفتن از همه سن هم بودن پیر، میانسال و جوون، واقعا از ملت همیشه در صحنه داشتم لذت می بردم! بعد از ده دقیقه بهم اجازه دراز کشیدن دادن و بدونی که بفهمم سوزن را فرو کردن و مشغول خون گرفتن شدن! به همین راحتی! من همیشه فکر می کردم حداقل باید به اندازه آمپول زدن درد بکشم اما چیزی قسمتمون نشد! هیچی! بالاخره بعد از ده دقیقه به من اجازه رفتن دادند! همین دیگه خوشبختانه بعدشم جز کمی کبودی در ناحیه ورود سوزن برام مشکلی پیش نیامد. الانم مشتاقانه منتظرم تا نتایج آزمایش خونم را برام ارسال کنند. در نهایت هم تا اونجایی که متوجه شدم و فهمیدم مهمترین دلیلی که آدما باید خون بدهند برای کمک به دیگران هستش نه چیز دیگر! یعنی فوایدی که برای ما داره در مقابل کمک به بیماران هیچ هستش (اینم دلیل اهدای خون)! همچنینن اگر زیر قولم نزنم بدم نیامد این کار و ادامه بدم چون هم بی هزینست و هم بی درد تازه آبمیوه رایگانم میدن.

این روزها

متاسفانه طبق برنامم نشده (حداقل تا الان) تا مجدد برای جی آر ای بخونم البته دوباره از پایه اینگلیسی را شروع کردم و دارم اطلاعاتم را مرتب می کنم (از المنتری) ولی هنوز منسجم و راضی کننده نیست. وقت آزادم هم زیاده و بخاطر همین دارم با کلاس های مختلف (مخصوصا زبان) پرش می کنم (کلاس هایی که سال هاست می خوام برم ولی همیشه یک بهانه ای برای نرفتنشون ایجاد می کردم). کلی برنامه عقب افتاده دیگم دارم که روی کاغذ نوشتم ولی متاسفانه هنوز هیچ کدومشون جلوشون تیک (به معنای انجام شد) نخورده! نمی دونم این روزا چطوری انقدر سریع می گذره و چقدر داره زود دیر میشه! جوری شده که حتی وقت نمی کنم تا ببینم چه کارایی هست که باید انجام بدم شاید بزرگترین مشکلم نداشتن برنامه است (اینم دلیلش برام روشنه باید یکی از مشکلاتم حل بشه که هنوز خبرش نرسیده، البته تقصیر خودم هست) و شایدم کمرنگ شدن انگیزه رسیدن به هدفم (شایدم این وبلاگ!). به هر حال روزایی بود که زیر فشار بودم و منتظر این روزا، و مطمئنا در آینده هم حسرت این روزا را می خورم و بهش فکر می کنم که چطوری می تونستم ازش استفاده کنم و یا با خودم فکر می کنم تو این دوران طلایی چه کار کردم و احتمالا هم یادم نمیاد که چه کردم! (هنوز برام جای سوال که چرا باید برای خودم مشکل ایجاد کنم که بعد مجبور بشم حلش کنم!!!) در نهایت این که زیاد از زمانی که توش هستم درست استفاده نمی کنم البته همان طور که گفتم هنوز مطمئن نیستم واقعا این اوقات آزاد ادامه داشته باشه و کارام درست بشه (دیگه واقعا خسته شدم امیدوارم حل بشه، ثبت کردن این جمله برام بینهایت سخته ولی امیدوارم به لطف خدا هر طور شده حل شه)، بخاطر همین نگرانم.

از پردیس تا فردوس

در حالی که باید در مسیر پردیس می بودم در مسیر فردوس بودم! در حالی که باید در آسمان می بودم، در زمین بودم ....  در حالی که ..... خیلی تلخ بود, امیدوارم تصاویرش از ذهنم پاک نشه ... ضعف و غرور خودم بود اما فهمیدم خدا در لحظه هم بر زندگی ما اثر می ذاره، می دانم ضعف خودم بود اما نمی توانم از هم زمانی اتفاق ها بگذرم .... خلاصه شکستم اما امید دارم این نیز بگذرد.... به امید خدا

** خیلی نا مفهومه، ولی فعلا همین قدر کافیه ...